سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تفکر بسیجی

نمایشگاه کتاب یا نمایشگاه .....

نمایشگاه کتاب یا نمایشگاه .......

این یه هفته همه تو جو نمایشگاه بودن ..... به غیر از ما ها که دنبال درسیم بقیه هر وقت به هم میرسن جزو سوالات دوم یا سومشون میشه که رفتی نمایشگاه ؟؟؟؟ ..... مثلا میگه نه یا آره ..... اون دوباره میگی وای نبودی چه اتفاقی افتاد ، داشتیم  راه می رفتیم  که ........ احتمالا شما هم از این داستانا شنیدین .... و اگه نرفته باشین فک می کنید پیاز داغشو زیاد کردن یا دارن دروغ می گن .... ولی اکثرش راسته ......

تو این پست می خوام پرده های قانونی رو که میگه اسم انتشاراتو نبرین پاره کنم و بگم .....

اول که وارد نمایشگاه می شی غرفه های انتشارات عمومیه .... وضع نسبت به نمایشگاه بد نیست ... دقت کنید نسبت به نمایشگاه ..... تک و توک خوب و چند تا چندتا بی حیا پیدا میشن ..... اگه خانم ها بدونن  راه های سو استفاده ی پسرا رو از این شلوغی و مختلط بودن زن و مرد .....  حداقل می خوان بیان نمایشگاه یک کم  با حجاب تر از همیشه میان .... ولی متاسفانه بر عکسه .... بعضیا خودشون دوست دارن ..... رو صحبتم با اونا نیست .... اونا به قدری شخصیت حقیری دارن که داشتن شخصیت رو به دیدن پسر به خودش می بینه ..... و تو این راستا هر کاری می کنه .....

حالا از جو مردم می اییم بیرون .... جوو مسئولای غرفه ها ...... تو غرفه های انتشارات کمک آموزشی ..... امسال چند برابر پارسال از زن استفاده شده بود .... چون واقعا جواب میده ..... داری رد میشی از جلوی غرفه یارو زنه با صدای خاص می گه آقا پسر یه لحظه بیا اینجا ..... اون پسره باید نفس امارش خراب باشه ( که غیر ممکنه ) یا اینکه خدا رو بیشتر دوست داشته باشه که وقتی با این صدا مورد خطاب قرار می گیره نره جلو ..... حالا میره جلو  بعد احوال پرسی و اینا میگه مثلا این کتابا رو با این ویژگی ها داریم .... پسره هم برا اینکه رو دختره رو زمین ننداخته باشه .... یا مثلا دختره بگه چه لارجه ....  و در کل دختره از این پسره خوشش بیاد ( حداقل تو فکر پسر)‌ .... اون کتابو می خره .....  اینم یه چیز مرسومه .... تو همه جای جهان .... وقتی زن ابزار شه همین میشه .....

قلم چی .... اون کسایی که مسئول بودن و پشت میز بودن شاید حدود 50 نفر بودن .... یه یه مسیر 15 متری .... حالا فکر کنید هم پسر هم دختر( تو اون فضای 15 متر در 70 سانت) .... دختراشم  بیشتر سعی کرده بودن قسمت جلویی موشونو بپوشونن ( فقط سعی کرده بودن )‌.... بقیش باز بود .... حالا کسایی که میرفتن از قلم چی بخرن شاید تو بیشترین شرایط 30 نفر میشدن .... البته من هیچ نفر هم دیدم .... حالا طریقه قلم چی چی بود .... اینکه دخترا پسرا رو صدا می زدن که بیان .... پسرا هم نامردی نمی کردن می رفتن و دخترا رو میذاشتن سر کار  ... خندشون که تموم شد ته تهش یکی دو تا کتاب می خریدن و میومدن ..... پسرا دخترا رو بیشتر صدا می کردن ..... دخترا هم همونطور که میدونید تیپ های بد حجابشون دو دستن .... یه دسته کسی که دوست دارن پسرا بهشون توجه کنن و بگن و بخندن .... یه دسته هم نه تو این وادیا نیستن توجه پسرا رو تو شعار نمی خوان ولی با اون تیپی که میزنن پسرا جذبشون میشن ..... از همین جهت یا دختره با پسره گرم می گرفت و چند تا کتاب می خرید ...یا دختره رد می شد می رفت ....

گاج .... غرفشون چند تیکه بود و تو هر تیکه سه نفر .... یه جا هر سه نفر مرد یه جا زن یه جا هم  مختلط ..... وضعیت حجابشون نسبت به جای دیگه خیلی بهتر بود و خانم هاشم خیلی با حیا بودن ....... من ندیدم دختره به پسرا که دارن رد میشن بگه بیایین جلو .... همچنین بر عکسش .... ولی وقتی خودت می رفتی جلو میومدن کمکت کنن ..... البته اونم با احترام .... نه مثل بقیه غرفه ها دختره صمیمی شه .... پارسال مشتری های قلم چی بیشتر بود از گاج امسال دقیقا گاج دو برابر قلم چی مشتری داشت ....
بقیه غرفه های کمک آموزشی ها هم اکثرا همین بودن ... که دختر گذاشته بودن .... که رد میشدی بهت بگه بیا جلو ... یا اگه شلوغ بود  خودت رفته بودی جلو چیزی بگیری همچین صمیمی بیاد جلو  که  خوراک اینه که چند تا پسر بیان دختره رو مضحکه خودشون کنن و بخندن و دختره هم  اگه بی عقل باشه بخنده و برن ..... چیزی که زیاد دیدم ....
وضعیت غرفه دارن ناشران دانشجویی بهتر از بقیه جاها بود .... البته یه ملاک خوبی هم بود که هر جا می خواستن به وسیله زن فروش ببرن بالا یعنی محتوای چرتی داره کتاباشون .... ما هم سعی کردیم هر جا مرد هست یا دختر با حجاب و متین هست بریم ....  والبته الانم خوشحالم چون کتابایی که گرفتم همشون عالیه .... چند تا کتاب قشنگ که هیچ جا نداشت  رو شانسی پیدا کردم و کلی خوشحالم ....

ولی خب به نظرم نسل بعدی مسئولان کشور که ماها باشیم ، کشور رو می خوایم چیکار کنیم .... وقتی حجاب در حد حکم ساده شرعی باشه .... منم باشم رعایت نمی کنم .... وقتی می گیم  حجابتو رعایت کن ... دختره می گه چرا .... میگیم چون گناهه .... خب دختره بگه گناهه که گناهه به من چه ..... اگه همینجور پیش بریم هیچی که نمیشیم هیچی ، کلی دیوونه می شیم .... تو خود قرآن اومده به محتوای خردمندانه دین توجه کنید و اونو تبلیغ کنید ..... یه دختره گفت چرا حجاب ؟؟؟ ...... نگو چون ثواب داره ... بگو به خاطر این مشکلات اجتماعی ... این مشکلات روحی که برات پیش میاد .... این همه توهینی که پسرا بهت می کنن .... این همه توجهی که به جسمت میشه ... جسمی که 10 سال بعد دیگه از بین میره .... جسمی که تجزیه پذیره ...  با حجاب می تونی کاری کنی که روح زیبات که  روح خداست و کلی زیبایی داره رو بیاری رو .... اون روحی که نه فرسوده میشه نه تجزیه ....
همین دیگه .... نمایشگاهم خیلی کتاباش عالی بود .... پارسال کتابی جنی رو بورس بود امسال کتب ازدواج ...........

یا علی

آقا بیا




 
تگ ها :     Bookmark and Share

مهدیار دات بسیجی

مهدیار دات بسیجی