مرد سال طنز فتنه

از رقابت حساس با آرای باطله تا خواب های تجاوز

مهدی کروبی [خنده حضار] .. کسی که اگر نبود شاید سال 88 تلخ ترین سال انقلاب اسلامی میشد ... واقعا با حرفایی که میزدن با کارایی که میکردن نامه ها بیانیه ها پیام های ویدئویی حضور در خیابان ها و ... واقعا یک شوری در مردم ایجاد میکرد و نمیذات مردم خنده از لبهاشون بیوفته . قبل انتخابات ادعا میکرد من رای دارم . میگفتن انصراف بده بابا . میگفت نه من رای دارم دور قبل چند میلیون رای اوردم بابا .. تازه با تقلباتی که خاتمی کرد من اینقدر رای داشتم ... حالا امروز که مردم با شعور تر شدن قطعا بیشتر به من رای میدن بابا . ما از هر کی سوال میکردیم رای تو کیه یا میگفت احمدی یا موسوی یا رضایی .. میگفت کروبی کر کر خنده میزدیم تو سرش  خودشم میخندید میگفت کروبی::دی .. نتایج انتخابات اومد .. بله ایشون پنجم شده بود .. در یه رقابت تنگاتنگ با آری باطله نتونست شکست بده این ارا رو و رتبه پنجم رو از ان خودش کرد ... ار بچه هامون توی مساجد که رای میشمردن سوال میکردیم .. میگفتن مسجد ما هزار و خورده ای رای داشت .. 600 تا احمدی 300 تا موسوی رضایی 20 تا کروبی 2 تا .. باطله هم 50 تا .. یا مثلا تو روستایی تو لرستان سوال کردیم .. گفت 10 تا روستا 2 هزار و خورده ای رای بوده .. 1500  تا احمدی بوده 200 تا موسوی 100 تا رضایی کروبی 20 تا .. حالا من حدودش رو میگما دقیق نگفتم ..  آرای باطله هم  70-80 تا .. .اینو کدخدای اون روستا میگفت ما میخندیدیم .. میگفت اون 20 نفریم که رای دادن کروبی روشون نمیشه بگن کیان .. ::دی ..
گذشت اون بحث تجاوز که کروبی علاقه فوق العاده ای داره بهش ... نامه داده به هاشمی میگه تو زندانا دارن تجاوز میکنن ... میکشنش دادگاه  میگن چرا این حرفو میزنی .. میگه منم شنیدم .. مثلا تو تاکسی بوده یکی اومده گفته به رفیقش شنیدم تجاوز میکنن تو زندانا .. رفیقش گفته به شوخی گفته آره بابا به منم تجاوز شده با هم میزنن زیر خنده .. کروبی میگه ای نامردا به این تجاوز کردن ایول شروع میکنه به هاشمی نامه نوشتن .. اسم از چند نفر میاره .. یکیش ترانه موسوی .. میره شورای بررسی .. میگن خب چرا میگی تجاوز شده .. میگه من شنیدم  که میگن به ترانه تجاوز کردن نیم تنه پایینشو سوزوندن  تو یه جای نا معلوم دفنش کردن هیچ کسم خبر نداره .. مسئول  پرونده میگه خب میگی هیچ کسی خبر نداره تو از کجا خبر داری .. یک کم فک میکنه میگه خبر دارم دیگه .. روایت دیگری هم هست که میگه من از امام اجازه دارم که تو قبر مردم هم برم شبا ببینم چرا مردن .. این ترانه هم اومد به خوابم بهم گفت این داستانشه .. اجازه از امام دارم الکی نیست .. مورد بعدی بررسی میشه مورد بعدی و بعدی و تموم میشه ..  میگن خب این مواردی که گفتی همش الکی بود حال چی .. میگه من ادمیم که اگه اشتباه کنم میگم اشتباه کردم .. خب میگن الان بگو دیگه .. میگه نهههههههههه .. هنوز مدرک دارم ..  شواهد میگه برای پیدا کردن مدرک سفر استانی میرفته به قزوین و چند تا از مناطق تهران که با اون زندانیا ملاقات کنه و ازشون بپرسه که تجاوز شده بهت یا نه .. رفته بود قزوین مردم قزوین با گوجه فرنگی ازش استقبال کردن .. باز نتونست مدرک پیدا کنه .. پسرش رو میگیرن .. وقتی ازاد میشه .. پسرشو میبره تو اتاق .. میگه حسین جان به بابایی بگو .. رفتی زندان کاریت نکردن ..  راستشو بگو قول میدم بلایی سرت نیاد .. روایت است که میگن حسین زده پس کله بابا میگه خاک بر سرت خودتم باور کردی اینا رو .. اینا رو میگیم مردم فریب بخورن توی کودن خودتم باور کردی .. برو آبرو ما رو بردی ..  ولی شواهد میگه کروبی همچنان دنبال اینه که یکی این کارو بکنه و ایشون داد بزنه بگه ...
از اینکه هر جایی میره قم تهران قزوین هر جایی که میره مردم میریزن سرش خلاصه یه حالی بهش میدن ..  و همش هم میگه بسیجیا ریختن سرش ...   خدا رو شکر مملکتی داریم که هر جایی که توش هست بسیجی داره ...
ایشالله خدا این رقابت تناتنگ رو حفظ کنه  برای ایشون با آرای باطله ... و یه عقلی به ایشون بده یه پولی هم به رفیقاش که دست از سر مردم بردارن .. بذارن زندگی مردم عادی بشه که داره میشه ..

این مطلب برای هشته هشتا د و هشت نوشته شده (+ )

به این موج بپیوندید

یاعلی

آقا بیا

 

 
تگ ها :