سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تفکر بسیجی

بچه خوب بودن تو فرهنگ های مختلف ایران ما...........

سلام چطوری؟؟ .... شکر لله..... چه کار می کنید ؟؟؟ تابستونم که تموم شد ...
ما هم یک کلمه درس نخوندیم ... با انواع اقسام بهانه ها تو نستیم مدرسه رو
بپیچونیم ....... چه بچه خلافی شدم ..... دوست نا باب!!!.... نصیحت می کنم اینجانب
اون جانب رو که امان از دست دوست نا باب که از دشمن باب بدتره( ها؟؟)..

یه تیریپ زدیم تو کار فرهنگ شناسی ببینیم اونجا چه خبره . دیدم نه مثل اینکه تهاجم فرهنگی کار خودشو کرده . تموم
شد . درست می گفتن مقام معظم رهبری که بیش از چند 10 سال پیش( حداقل 20 سال) می
فرمودند مسئولین و مردم مراقب تهاجم خاموش دشمن باشند که همین تهاجم فرهنگیه..... امان حالا هی برم موشک تولید کنیم نسل  78 از شهاب 247 هم زدیم که چی؟؟؟ خودمون می
دونیم که کسی جرات نداره حمله نظامی کنه به ما . یک کم بیاییم فرهنگ سازی کنیم بین
خودمون اقلا نه فرهنگ تقلید کنیم . حرف زیاد دارم ولی نمی خوام پست شلوغ شه پس یه
راس میریم  پیش مقایسه.

فرهنگ با کلاسای بی کلاس: بچه خوب اونه که صبح تا بیدار می شه بگه صبح بخیر . آب پرتقالشو بخوره . ماما نشو اذیت نکنه (
مثلا لطف کنه سر مادرش فریاد نکشه یا اونو نزنه)‌. میره بیرون درو ببنده . رفت تو دانشگاه به
همه سلام یک جور و با گرمی و لطافت بکنه . در روابط اجتماعی فرق نذاره بین زن و
مرد(‌آخه زن و مرد فرقی ندارن ). سر کلاس هی تیکه بندازه بازم یکسان به همه . ته
کلاس بشینه و هی مراقب همه باشه کسی شیطونی نکنه. جزوه نمی نویسه که جزه بقیه رو
داشته باشه که خوش خطن. از سر خیابونشون چند تا فیلم خوب بگیره بره خونه ببینه که
زبانش خوب شه ( البته اگه زبون براش بمونه)‌. هر روز و هر روز 5 بار تو ساعات مشخص
زنگ بزنه به ....... و احوالشو جویا شه . ناهار که آماده شد مادرش ببره تو اتاقش
اونم بیاد در قفل کرده رو باز کنه و  داد
بزنه من خستم و غذا بیرون خوردم . زنگ بزنه به رفیقش بگه پایه ای بریم ...... اونم
پایه تر از این با هم ساعت 5 برن بیرون . ساعت  2 نصفه شب بیاد خونه. بابش بهش می گه کجا بودی بگه بیرون بودم . باباشم
میگه آفرین پسر گلم  چه قدر خوب بار اومدی.
بره مسواکشو بزنه و بره تو تخت خواب و ملحفه گل گلیشو رو بکشه روش و بخوابه. ( چه
پسر گلی به به)

فرهنگ ایرانی: ( منظور همه ایرانیا نیستنا در صد کمی که جزو گروه بالا
قرار نمی گیرن)‌ بچه خوب اونه که یه تیریب تو خواب نمازشو بخونه و اون پدر بد بختش
دو ساعت ناز و نوازشش کنه که پاشو طلوع کرد. صبح ساعت کوک کرده بیدار شه تو دلش به
همه سلام کنه. لقمشو از رو میز برداره و بره بیرون. البته قبلش خدا حافظی هم میکنه
بلند و میگه من رفتم، کجا؟؟ خونه پسر شجاع. سر کلاس تو دانشگاه هواسش به درس باشه
البته مستحب هر وان مین یه بار یه نیگاهم تو بخش خواهران بندازه . هی بره جزوه
بگیره ( تا از هر جزوه چند تا داشته باشه با چند خط مختلف)‌.  وقت نماز که شد بعد از همه کارایی که کرد بره
نماز خونه و اگه کسی بود که نماز درست بخونه اگه کسی بنود سنبل کنه سریع بیاد به
کاراش برسه. ظهر بره خونه ناهار رو بخوره و باز بره بیرون با رفیقاش یه چرخی بزنن(‌اختلاف
این فرهنگ با اون فرهنگ بالایی اینه که جنسیت رفیقا تو این فرهنگ فرق می کنه)‌. شب
شام یا بیرون می خوره یا میاد خونه خستخ کوفته . بازم تو دلش جواب سلام میده و یه
راس میره تو آشپز خونه و سر یخچال یه شیشه آبو هورتی میره بالا بعدم ناخنک به
چیزای دیگه بعدم  تو اتاقو پای کامو یه سر
نتو  و مسواکو و شب بخیر.

فرهنگ اسلامی: بچه خوب اونه که نماز صبح رو خودش بیدار میشه . ساعت کوک
می کنه برای ساعت 7 که به کلاساش برسه . بلند میشه سلام می کنه به همه یک کم گرم
میگیره با خواهر برادراش. سر میز می شینن همگی صبحونه می خورن . بعد تک تک میرن
بیرون . و همه هم بلدن خداحافظی کنن . میره تو صحن دانشگاه خیلی سنگین و رنگین
میره تو با دخترا خیلی گرم سلام نمی کنه ولی در عوض با پسراش خبو جور میشه . سر
کلاس اولین صندلی و اون ته می شینه که مبادا شیطون گولش بزنه یه نیم نگاه کنه بعد
نیم نگاهه بشه یک و دو و سه نگاه. سعی می کنه همش گوش کنه که جزو کاملی بنویسه و
نیاز به افه اومدن رفقاش برا دادن جزوه نباشه. سعی می کنه تو محیط دانشگاه به هر
کس و نا کسی گیر نده که تو مسلمون نیستی. چرا امر به معروف کنه ولی نه هر کیو(
اکثر امر به معروفای جونا به دخترا از روی هوسه). ظهر طبق برنامه ریزی خودش که همه
هم میدونن میاد خونه ناهار رو با خانواده می خوره و در جمع کردن کمک حال مادرش
هست. بعد به مادرش میگه اگه کاری ندارید من برم به کارام برسم. میره تو اتاق کارشو
میکنه . رفیقش ( همون رفیق فرهنگ دوم یعنی هم جنس) زنگ میزنه می گه پایه ای بریم
بیرون یه چرخی بزنیم ( یه چرخی بزنیم تو فرهنگ دوم با این فرهنگ سر تا پا فرق
داره)‌ اونم میگه آره . میرن تو خیابونا بدون مزاحمت صوتی و تصویری برای کسی یه
چرخی میزنن بعد شب میان مسجد نمازو می خونن و یک کم هم اگه کار مار داشته باشن تو
مسجد و بسیج انجام میده بعد میره اگه حال داشته و برنامه خاصی نداشته باشه با
اطلاع به خانواده شام میره بیرون ( به عنوان تفریح) یا مستقیم میره خونه و با
خانواده شام میخوره. بعد از جمع کردن میز و اینا و کمک به مادر  به گفتن ذکر کاری ندارین . میگه شب بخیر و میره
تو اتاقش . یا میخوابه یا میره سراغ کام و نت این چیزا . بعدشم شب خوش.  

پ.ن 1: احتمالا ما مخلوطی از سه فرهنگیم این به خاطر اینه که ما در حال چنج
کردن فرهنگمون هستیم و اگه کاری نکنیم فرهنگمون اولی میشه چه دیر چه زود.
پ.ن2: در مورد سه شخصیت و فرهنگ بالا من از هر سه تاش نمونه رفیق دارم . برا همین
میدونم چی به چیه. البته تا حدی(‌حدشم همینه)

پ.ن3: می خواستم طولانی نشه ولی نشد که بشه . ببخشید هر کدومو صفا کردین حال
بدین بخونید .

صلوات

یا علی

آقا بیا




 
تگ ها :     Bookmark and Share

مهدیار دات بسیجی

مهدیار دات بسیجی