سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تفکر بسیجی

آغاز دهه چهارم اتقلاب (خاطرات بهترین روز زندگیم )

آغاز چهارمین
دهه انقلاب

( الله اکبر الله اکبر الله اکبر)‌

وای خداااااااااااا امروز چه حالی داد ..... خدایی اینقدر تا حالا افتخار
نکرده بودم که یه مسلمون ایرانیم ....
تا حالا اینقدر دقیق نشده بودم که این همه جمعیت برا چی میان .... کیا میان ؟؟؟
... از چه قشری؟؟؟
خدایا هزار بار شکرت که انقلابو به ما دادی ............
از هر قشری بودن چه مذهبی سه تیر چه  اونایی که به ظاهر در قید دین و مذهب نیستن .....
ولی الان که فک میکنم از یه چیز خیلی ناراحتم ..... چرا با وجود این همه مردمی که
به اتقلاب عشق می ورزن بازم  مثلا چیزی به
عنوان حجاب زیاد مطرح نیست ؟؟؟؟‌تقصیر کیه؟؟؟؟ سازمانی جز صدا و سیما ؟؟؟ آخه چرا
نمیتونه و نتونسته حجاب رو به مردم حتی توضیح بده تا اگه کسی شنید بودنه نظر اسلام
چیه در موردش ..... مثلا هر چی گدا و فقیره تو فیلما با حجابه .... هر چی خانم
اکتیو و فعال تو اجتماعه تو قید حجاب نیست ...... واقعا چه میکنه این صدا و سیما
که داره اتقلابو از دین جدا میکنه ؟؟؟ .....

نمیخوام عیده امروزو خراب کنم به خاطر سازمانی به اسم صدا و سیما ..... ولی
خیلی حال کردم .... اینقدر شعر خوندیم و داد زدیم هم صدام گرفت هم ضعف کردم هم
دلدرد هم ............. طبق گفته گوشیم ( برنامه فیت نس ) امروز چیزی حدود 14 کیلو
متر راه رفتم ..... از 8 صبح تا 3 بعد از ظهر .... این شعره ای شهید هم اینقدر
خوندیم  کف کردیم .... البه بیشتر آهنگ
اولش که سه نوع ولوم داره ....... تو خیابون که راه می رفتیم می خوندیم 5 تایی
بازم  تونستین روح ملتو شاد تر کنیم ....
البته بعضیا می گفتن از درس خوندن زیادیه .... بعضیام می گفتن خیلی خوشحالن در حد
سر خوشی .... ولی خب عب نداشت شادی ملت برامون مهم بود ............ تو راه
برگشتم  هر چی گشتیم اتوبوس محلاتی  پیدا نکردیم .... یه اتوبوبس خالی بود دمه
راننده گرم گفت بپرین بالا ......... اول 7 نفر بودیم بعد تو راه که می رفتیم از
قیافه ها تشخیص می دادیم کی محلاتی میشینه و حتی یک بارم اشتباه نکردیم ..... ییهو
یکی می گفت این قیافش می خوره بچه محلاتی باشه ... داد میزدیم محلاتی 5 نفری ..
اقا شما محلاتی ؟؟؟ خر کیف میشد می پرید بالا ........ الان صدام در نمیاد ....

ولی  کاشکی مثل بقیه
جاهای ایران که خواهران و برادران از هم جدا بودن ، تهرانم همینطور بود
.....
اونجوری اقلا فقط مثلا با دیدن سمت چپ گناه می کردی .... اینجوری سرتو بیاری بالا
یک کم نگه داری گناهه رو کردی تموم شده ..... ولی بازم خوب بود خواهران با حجاب
زیاد تر بودن .... ولی خدا کنه شهرداری و بقیه سازمانا یه طرحی بریزن مثلا سمت چپ
خانم ها سمت راست آقایون وسط هم خانواده ها ..... اینطوری راحت تر میشه تظاهرات
کرد هم برادرا هم خواهران

در ضمن شهرداری و بقیه سازمانایی که اونجا بودن می تونستن کمتر عکس کوچیک و
بزرگ آقا و امام پخش کنن چون ما از اونموقعی که اومدیم  تو جمعیت همش سرمون پایین بود تا عکس آقا و
امام و احمدی نژاد دیدیم زیر پا برداریم ..... در ضمن نزدیکم بود با یکی دعوام شه
.... اول اروم باهاش حرف زدم تیریپ رفاقت بعد دیدم جلوتر دوباره ادامه دار زدم رو
ماشینش گفتم هوییییییییییی آروم داره خانواده رد میشه تیکاف میکشی ..... یارو هم
دید صدام وحشتناکه گفت خوب چیکار کنم .... دلم سوخت گفتم خب آروم برو یا الله یا
الله بگو مردم خودشون میرن کنار .....

خدا رو شکر شاهد این بودیم که سفیر امید به تولید انبوهم رسیده بود من خودم 3
تاشو تو آسمون دیدم ولی تعجب کرده بودم آخه اون سه تا خیلی بزرگ بودن چجوری تو اون
سفیر 2 جا میشدن؟؟؟؟ در ضمن قرار بود اونجا دوباره یه ماهواره دیگه با سفیری که
ماکتش اونجا بود بفرستیم بالا  ولی به خاطر
یه ناهماهنگی پیچیده که فک کنم کار دشمن بود هیچ کس کبریت نیاورده بود حتی فندک
..... ما هم خجالت می کشیدیم به مردم بگیم اقا کبریت داری چون یارو فک می کرد که
این جوونای بسیجی اهل سیگارن (‌دهنتو آب بکش )‌ ..... خلاصه نشد افتخار دیگه
بیافرینیم ....

 فردا هم مدرسه بپیچیم تعطیلش کنیم ..
آخه برا ما که پنج شنبه ها تعطیلیم میشه بین التعطیلین ........... دستام همراهی
نمیکنه بتایپم . برم پای تی وی صحنه ها رو ببینم حال کنم ..........
خدایاااااااااااااااااااا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

آقا اینم عاشقان انقلاب اسلامیت ..... 313 تاشونو انتخاب کن قیام شروع کنیم
.....
منتظریم
یا علی




 
تگ ها :     Bookmark and Share

مهدیار دات بسیجی

مهدیار دات بسیجی