درب کنسرو بازکن برقی

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ نگار 

دوستان گرامي مهديار يه لينك گذاشته به اسم (گاف سايت پسر هاشمي) يه سر بزنيد بد نيست،كامنت هارو بخونيد فقط ذهن متحجر اينا رو ببينيد كه با چه اعتماد به نفسي تمام نمازهاي خودشون را قبول و بدون اشكال ميدونن.اينا واسه نمازخوندنشون هم منت سر همه ميذارن، فكر كنم به جاي نماز خوندن فقط نشستن از ملت سوتي گرفتن،خيلي حواسشون به نماز خوندن بوده ها.عجب حضور قلبي.

راستي مهديار فكر نمي كني يه روز سبز مي پوشي يه روز لباس بسيج يكم شبيه منافق ها ميشي؟نظرت چيه؟

پاسخ

سلام ... چرا جواب سوالاي قبلي تو کامنتاي قبلي رو نميديد ؟؟؟ ... چرا در مورد پست نوشته شده چيزي نميگين ؟؟؟ ... نبودين نماز جمعه ؟؟؟؟ .... اگه بودين که دفاع کنيد ... اگه نبودين هم ميتونيد با استناد به لينکاي خبري موثق دفاع کنيد ... در مورد نماز ... تو اعمال عبادي ما يه حسن فعلي داريم يه حصن فاعلي .... فعلي يعني شيوه اجراي اعمال .... فاعلي يعني همون نيت و اينا ..... کسي که هر جفتشو داشته باشه نمازش مطمئنا قبوله .... کسي که حصن فاعلي داشته باشه و حصن فعلي رو نه ..... هيچ قبول نيست ... مثلا بگه خدا خدا .. بعد نماز نخونه .... کسي که فعلي رو داشته باشه و فاعلي رو نداشته باشه ميشه ريا کار ... اين ريا کارم نميتونه هيچ کس تشخيص بده ... نميتوني بگي اين آدم قلبش با نماز نبوده .... يا بوده .. من نميگم هر کس نماز جمعه بود و يا هر کس نماز خوند فکرش با خداست ... نه اتفاقا ... ولي ميشه تشخيص داد که کسي حصن فعلي رو انجام نميده درست ؟؟؟ ... آقاي موسوي بعد از 20 سال اومد نماز جمعه و فکر کرد ميتينگ تبليغاتيشه ... در ضمن سوتي ها قبل از نماز خيلي بيشتر بود ... وسط نماز سرود خوندن توجه همه رو جلب ميکنه ... در ضمن عکاسان هم نماز نخوندن و عکس گرفتن از اين سوژه ها .... در مورد سبز پوشيدنم .... مجبورم بپوشم چون قبلن که نمي پوشيدم کتک ميخوردم .... حتما فهميدين من اهل بد بيراه گفتن نيستم ... اگه سبز نپوشم از بس تيکه ميندازم به سبزا که ميان ميزنن منو .... تيکه هامم چيز بدي نيست ... مثلا همين جمعه بهشون ميگفتم خانما اونورن پشت چادر ... زن و مرد بقل هم نميتونن نماز بخونن ... وضو براي نماز خوندن لازمه ... اينجا وضو خونه آقايونه خانما نميتونن وضو بگيرن ... شايد الان بخندين که الکي من اين چيزا رو ميگفتم ... ولي به چشمام ديدم ... جلوي در وضو خونه مردا وايساده خانمه داره آستيناشو ميده بالا .... طوري شد که پيرمرده بهش گفت برا خانما اون بالا پشت پردس و اون خانم داد پايين آستينو و رفت بالا .... من به همه دوستان پرچم سبزو دستبند سبز دادم بذارن تو جيبشون اگه ميخواستن برن انقلاب و آزادي و ولي عصر .... چون ميزنن ... همونجور که منو زدن ... ولي وقتي سبز داشتم اين جمعه براي اولين بار حقارت نگاه مردم رو نسبت به شخصيتم ديدم ... سريع رفتم عوض کردم پيش رفيقم .... و ديگه نتونستم برم بين سبزا ... و رفتم بين بسيجيا ... بسه يا بازم بگم ؟؟؟ ...ياعلي