امروز آخرين روز ماه رمضان است. هيچ رمضاني در 30 سال گذشته و
بلکه يکصد سال گذشته، چنين پرحادثه نبود. ماه عبادت را حاکميت
اينگونه آغاز کرد:
با قتل و جنايت و محاکمه و اعتراف گيري و انکار تجاوز به
دختران و پسران مردم در بازداشتگاه ها، توهين به روحانيون ارشد
و اعلم، ادامه دروغگوئي به مردم و چشم دوختن درچشم مردم و
انکار واقعياتي که از روز روشن تر است، ادامه انتصابات حکومتي
و تحميل مقامات (از جمله رئيس قوه قضائيه) به مردم. گناهاني که
هر يک از آنها نه تنها براي باطل شدن روزه و عبادت حاکميت مدعي
اسلام پناهي و شريعت پناهي کافي است، بلکه براي خاتمه مشروعيت
يک نظام نيز کافي است.
فطريه را مردم يک روز جلوتر به حکومت دادند. يعني روز قدس صدها
هزار نفر در تهران، شيراز، اهواز، تبريز، رشت، اصفهان و...
ريختند به خيابان و عليه دولت کودتا و حاکميت کودتائي فرياد
کشيدند. در تهران اين جمعيت تا يک ميليون نفر تخمين زده شده
است. حتي در شهر قم نيز مردم عليه قدسي هاي حکومتي شعار دادند.
مردم بيانيه کودتائي اداره سياسي سپاه پاسداران را که معمولا
حسين شريعتمداري و هم درجه او "سردار زاهد" مي نويسند، کاغذ
پاره اي بيش تلقي نکردند و عليرغم همه تهديدهاي مندرج در آن با
لباس و پارچه، کلاه و روسري و دستبند سبز به خيابان ها آمدند و
عليه کودتا شعار دادند. شعارها فراتر از "راي ما کو؟" و حتي
فراتر از "دولت کودتا استعفا، استعفا" رفت و اين طبيعت خيره
سري حاکميت ها در برابر خواست يک ملت است.
سپاه و نيروي انتظامي و آن بسيج چند ميليوني که مدعي آن هستند
و در تهران به زحمت به 30 – 40 هزار نفر مي رسد، در دو بخش
تقسيم شدند و ماموريت يافتند. بخشي در داخل دانشگاه تهران شدند
نمازگزار و بخشي در اطراف دانشگاه تهران شدند محافظ اين
نمازگزاران!
وقتي سيل جمعيت از طرف ميدان آزادي و ميدان فاطمي سدهاي
انتظامي را پشت سر گذاشته و به سمت دانشگاه تهران نزديک شد،
يگانه ماموريتي که با بي سيم به فرماندهان انتظامي و بسيج
ابلاغ شد حفاظت از نماز جمعه داخل دانشگاه و جلوگيري از ريختن
مردم به دانشگاه و بردن "آش با جاش" بود. در فيلم هاي
تلويزيوني، به چهره متوحش و در حال ايراد سخنان پراکنده و
شيرازه از هم گسيخته احمدي نژاد نگاهي بياندازيد. و سپس سخنان
سيد احمد خاتمي را بدقت گوش کنيد. او که قرار بود درنماز ديروز
زنجير پاره کند و عليه موسوي و کروبي و هاشمي رفسنجاني شمشير
از رو ببندد، به يکباره حامي تظاهرات مسالمت آميز مردم شد! مي
گويند، با پيش بيني سرازير شدن مردم به خيابان ها، به او گفته
بودند دو متن را براي سخنراني آماده داشته باشد. اگر مردم خانه
نشين شدند آن خطبه اي را بخواند که احمد جنتي گفته بود بخوان و
اگر هوا پس بود و مردم در خيابان ها، خطبه اي را بخواند که
حضرت آقا گفته بود "شما حساب به خيابان آمدن مخالفان را هم
بکنيد و مطالبي هم مناسب آن در نظر بگيريد!"
بدين ترتيب، نماز ديروز، در محاصره سيل مردمي که عليه دولت و
کودتا شعار ميدادند برگزار شد. بويژه هنگام سخنراني احمدي نژاد
که فريادهاي "دروغگو حيا کن" او را متوحش کرده بود.
راهپيمائي ديروز در ايران، نشان داد که ديگر مردم را نه مي
توان از کهريزک و کشتار و تجاوز ترساند و به خانه بازگرداند و
نه با دستگيري چهره هاي سياسي با اين تصور که "اگر سران را
بگيريم مردم بي سر شده و خانه نشين مي شوند" مردم خانه نشين مي
شوند. دادگاه و بازداشت و اعتراف و دستگيري اعضاي خانواده
زندانيان سياسي و تهديد هاي فرماندهان نظامي و ... نيز بي اثر
است. کارد به استخوان مردم رسيده است. موئي از تن آقاي خميني
اگر به تن خامنه اي باشد، به جاي شعارهاي توخالي بنام شعارهاي
انقلابي، دست به اقدامي واقعا انقلابي زده و تسليم خواست ملت
مي شود. يا بقول آيت الله دستغيب "توبه" ميکند. سخنراني دهم
ماه رمضان وي را در همين شماره پيک نت ببينيد