پيرو مطلب قبلي در خصوص ولادت جناب دروغ در روز ?? اسفند ماه ???? و با توجه به اينکه به هيچ گفته و سندي از جانب ايشان نميشود اعتماد نمود با مشورت با دوستان به اين نتيجه رسيديم که براي فردي که همه چيزش جعلي است نميتوان تولد گرفت اما يادواره آري...

لذا شعر زير در توصيف عوالم در روز تولد اين شخص است ...

اينجا زمان تجسم غربت گرفته است

عالم عجيب جلوه ي نکبت گرفته است

اينجا ببين چگونه ز يمن قدوم او

ايران همه عزا و مصيبت گرفته است

تاريخ با شکوه ، ميان نوشته ها

حالا ببين که هق هق ذلت گرفته است

از بس که نحس طالع و تاريک طينت است

خوبي در اين ميان دگر عزلت گرفته است

مادر که سيده و بابا که مثل ما

گويي سيادت از يد سرقت گرفته است

اکنون که پاي خويش نهادست روي خاک

حتي غزل سياق شقاوت گرفته است

بازار فتنه گرم و به جايي رسيده کار

تا رنگ سبز، رنگ رذالت گرفته است

طوري سران کينه به هم دست ميدهند

گويي در اين ميان کسي حاجت گرفته است

آنگونه ميکند که گمانم از آن نخست

او را سپاه خصم به حضانت گرفته است

يکسر دروغ ، بيانيه پشت بيانيه

حالا قلم نشان فضاحت گرفته است

بدتر از اين همه آنست اي خدا

مرد دروغ ، ژست صداقت گرفته است

از اين مجال يادواره که بهرش سروده است

رخصت عجيب ، حس بطالت گرفته است...!

با اينهمه به جان خودم در تمام وقت

اينجا گمان کنم کسي حاجت گرفته است...!