کار سختيه اگه بخواي هميشه بخندي. گاهي اوقات اشک تو چشمات و بغض توي گلوت، رهات نميکنه. اين شعر حاصل يکي از همان اوقات است.

داد ميزنه اين روزا، توي خيابون، فِري

بسيجيه واقعي، همت بود و باکري

***

بسيجيه واقعي،اونه که مرده باشه!

زنده اگر بمونه، بايد تو خونه باشه!

در عکس فوق، تصوير جانبازي را ميبينيد که توسط سبزي جماعت کتک خورده است. خوب تقصير خودش است! ميخواست شهيد شود تا بسيجي واقعي به حساي آيد. اين بندگان خدا هم ميخواستند شهيدش کنند تا ازش يک بسيجي واقعي بسازند. پس نيت سبزيا خير بوده.

به ياد من نمونده، خاطره ي زيادي

ز همت و باکري، به غيره کلياتي

تصوير شهيد بزرگوار، حاج همت، قبل و بعد از شهادت. تصوير دلخراشي است. عذر ميخوام بخاطر درج اين عکس اسفناک اما معتقدم که بايد اين عکس ها را ديد و همزمان با تصوير خانمهاي طرفدار موسوي که سبزي نشانند مقايسه کرد. من که بعد از ديدن اين عکس ها از بابت بي حرمتي به خون شهدا اشک در چشمانم حلقه زد و به سبب ناداني سبزي ها خنده ام گرفت. خوشا به سعادتت سردار .

در ورودي مسجد لولاگر تهران که در روز ?? خرداد سال ???? در سالروز شورش منافقين کوردل (دار و دسته ي رجوي آدمکش) و بني صدر در آتش کينه آن کوردلان سوخت.

قابل توجه جماعت باغيرت، کحاي دنيا کسي که مدعي مسلماني باشد، چنين کاري ميکند که مشتي اوباش در مسجد لولاگر کردند؟

ياد ندارم که همت، مسجد سوزونده باشه

نماز جمعه ها شو، اونجوري خونده باشه

تصويري از حماسه نماز جمعه مختلط توسط حاميان واقعي شهيد همت و برادران باکري!!!