اتفاقا منم ديدم سبزا همشون گوشي دستشون بود داشتن زنگ ميزدن ادم جمع كنن. اون يكي به دوس پسرش التماس ميكردكه بيا.
اون يكي زنگ زده بود ميگفت وحيد من تنهام تو رو خدا پاشو بيا.
اون يكي ميگفت به فلاني زنگ زدي.
اينارو باچشم خودم ديدم.
اين همه تبليغ اخرش هم دست به دامن بابابزرگ و مامان بزرگ شدين