دوست عزيز و گرامي مطالب اين سايت را بخوانيد.http://www.mihan.net/96/mihan-96-16.htm
سخنراني محمد هادي معصومي روحاني هفتاد و هشت ساله در جلسه اي خصوصي در کرج بمناسبت فرا رسيدن ماه محرم متن اين سخنراني همراه با يادداشت زير براي انتشار به سايت ميهن ارسال شده است که در اختيار خوانندگان قرار ميگيرد .
فرزندان من ، گردانندگان سايتهاي اينترنتي سلام به شما عرض مي کنم.گويا بعضي از شما در صحت وجود کسي که عاصي از دين باشد و پيش از اين روحاني هم بوده باشد شک کرده ايد. باور کنيد که اگر چنين چيزي را سالها پيش به خود اينجانب هم گفته مي شد باور نمي کردم. ولي بايد با همه بلايايي که به سر مردم ايران و حتي جهان آمد بگويم که خوشبختانه بسياري از مردم توهمشان و احترامشان به اسلام و روحانيت دچار تزلزلي ماهوي و ريشه اي شده است. البته آنچه را من مي نويسم خارج از استنادات نيست و کاملا قابل برسي ست، شما با مراجعه به قرآن و احاديث مي توانيد واقعيت و يا عدم آنرا ثابت کنيد. آنچه را من در آن صحبت و به مناسبت فرا رسيدن ماه محرم کردم همه و همه از بينات قرآني و تاريخي ست. مرجع و ماخذ آنرا نيز داده ام. آنچه که مربوط به تاريخ اسلام و ايران مي شود نيز همه را در حد يک سخنراني که ما با چندين جوان و با ترس و لرز در کرج و يا در تهران و يا جاهاي ديگر انجام ميدهيم، مستندات آنرا حتا گاهي با عربي و دادن مراجع آورده شده و مي شود. خوشبختانه در ايران امروز اگر ترس ها و وحشت ها کنار رود چه بسا نشست هاي چند مليوني در باره حقانيت و خصوصا عدم حقانيت اسلام برپا خواهد شد. و باز هم خوشبختانه اين دستگاه کامپيوتر نسبت به برد خبر و اشاعه ي انديشه هزينه ها و خطر هاي جاني را کمتر و کمتر کرده است. علي ايحال شما بدانيد که هر لحضه ممکن است مرا و فرزندم را و حتا زن و بچه هاي ديگرم در خطر بوده باشيم . اما چنانکه به فرزندم گفتم تا به شما بگويد بدانيد که ما در برهه اي از زمان به سر مي بريم که لازم است براي بقاي ايران و در نيفتادن آن به روز عراق و تجزيه ي آن هر طور شده با هزينه کردن و با افشاگري اصل دين از بروز عراقي شدن ايران و حتا نابودي آن جلو بگيريم. فرزندان عزيزم من با صداي بلند به شما بگويم که ما هر چه مي کشيم از اسلام است و بايد آنرا افشا و رسوا کرد. ما در ايران با خطراتي روبروييم که شما در آن جا، آلمان و آمريكا و فرانسه و انگليس و جاهاي ديگر اروپا و آمريكا روبرو نيستيد. بنا بر اين کوشش کنيد از آدمي مثل من نهايت استفاده را بکنيد. من چنانکه در آن سخنراني گفتم و نوشتيم آفتاب لب بامم. شايد شما آخوند سرخورده و مرتد و دين باخته ي ديگري را پيدا نکنيد که جرآت کند با شما و چهار تا جوان دانشجو يا بسيجي و پاسدار سرخورده حرف بزند و اسرار هويدا کند و نه اينکه نترسد بلکه بترسد و با ترس باز هم بگويد و بنويسد. شما مطمئن باشيد که با درصدي بزرگ روزي خواهيد شنيد که روحاني نماي فلان که با نام مستعار محمد هادي معصومي سب النبي و مرتد بود و چه و چه مي کرد و براي سايت هاي معلوم الحال خارج کشور مطلب مي نوشت امروز دست گير شد و يا امروز بدست سربازان گمنان و يا نام آور امام زمان و يا فرزندان نواب صفوي به درک واصل شد. شما اسم واقعي مرا نمي شناسيد و شما حتما به من اين حق را مي دهيد. اما و اما و باز هم اما بدانيد که بيشتر از هفت پشت من آخوند و آيت الله و مرجع تقليد بوده اند، ومن خود از نزديک بسياري از اين آقايان روحاني و حتي سران آنها را مي شناسم. حال خود دانيد که آن مطلب را که به مناسبت آغاز ماه محرم که در واقع آغاز عزادري براي ايران است را منتشر کنيد يا نه. مطالب بعدي مرا منتشر کنيد يا نه . موفق و باشيد.محمد هادي معصومي از کرج
ادامه ي مطالب را در هر دو سايت مي توانيد بخوانيد..
با سپاس