دوست عزيز اولا خونسرديتان را حفظ کنيد دوما حرمت ديگران را نگه داريد تا ديگران نيز به شما بي احترامي نکنند.
1.اگر دقت ميگرديد بنده گفته بودم مشکوک به وقوع يعني مشکوک به حقيقت و انچه در ان احتمال تشکک وجود دارد بيان ان به عنوان شاخص نوعي کذب است.اوردن انچه مشکوک به حقيقت است ان هم در منابع ديني ايا به مثابه بدعت نيست و يا حتي تحريف؟براي نمونه نيز ميتوان به ماجراي سخنراني حسين(ع)براي يزيديان در طلب اب براي علي اصغر(ع)اشاره کرد که در بسياري کتب رد شده.
2.شما خود قبول داريد که مداحان به خرافه پردازي در روايات ديني ميپردازند.حال بار ديگر ميپرسم ايا اين تحريف نيست؟کذب نيست؟ايا اين حقيقت عيني است که ميتوان به ان عمل کرد؟
3.نقش ان پيرمرد ساده انديش گلستاني تنها معلولي است از علل خرافه پردازان ديني همچو مداحان.