• وبلاگ : مهديار دات بسيجي
  • يادداشت : نامه اي به آقاي علي احمدي ...........
  • نظرات : 31 خصوصي ، 22 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + من(در جواب به مهديار) 

    دوست عزيز اولا خونسرديتان را حفظ کنيد دوما حرمت ديگران را نگه داريد تا ديگران نيز به شما بي احترامي نکنند.

    1.اگر دقت ميگرديد بنده گفته بودم مشکوک به وقوع يعني مشکوک به حقيقت و انچه در ان احتمال تشکک وجود دارد بيان ان به عنوان شاخص نوعي کذب است.اوردن انچه مشکوک به حقيقت است ان هم در منابع ديني ايا به مثابه بدعت نيست و يا حتي تحريف؟براي نمونه نيز ميتوان به ماجراي سخنراني حسين(ع)براي يزيديان در طلب اب براي علي اصغر(ع)اشاره کرد که در بسياري کتب رد شده.

    2.شما خود قبول داريد که مداحان به خرافه پردازي در روايات ديني ميپردازند.حال بار ديگر ميپرسم ايا اين تحريف نيست؟کذب نيست؟ايا اين حقيقت عيني است که ميتوان به ان عمل کرد؟

    3.نقش ان پيرمرد ساده انديش گلستاني تنها معلولي است از علل خرافه پردازان ديني همچو مداحان.

    4.انچه که پر واضح است ان است که سروش به روشنفکري ديني شهره است.در ضمن ملاک بنده براي پذيرش سخنان حقيقي فرد نيست بلکه حق است.نظرات من در بعضي موارد با دکتر سروش در تضاد است.اما اين دليلي بر نفي تمام سخنانش نيست.بنده به لحاظ فلسفه سياسي ايشان را قبول دارم.منظور شما از اسلام کدام يک از بخش هاي ان است؟اگر انچه شما امروزه به عنوان حکومتي اسلامي و کاملا محمدي ميدانيد و مسلمان بودن ونبودن افراد را بر مبناي اعتقاد به ان ميسنجيد بايد بگويم انچه شما در برخورد با ثروتمندان جامعه ميکنيد علي(ع)عليه يهوديان نکرد.سيستم ناصحيح خود را با زير پا گذاشتن عدالت فردي و حقوق فردي ثروتمندان اصلاح نکرد.پس ميبينيد که قرائت شما از دين بر مبناي اسلام راستين نيست.در ضمن اگر عترت پيامبر ادامه پيدا ميکرد اين نکته ي شما صحيح بود حال که چنين نشده ما چرا بايد از افراد غير معصوم در امور دنياي بر مبناي ديني پيروي کنيم؟اصلا در کجاي قران به اداره ي حکومت به دست قشر روحاني اشاره شده؟