تسبیح دیجیتال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    6   7   8   9   10      >
 
+ ابراهيم 
قصد ندارم به تمام صحبتهاتون جواب بدم. ولي چند تا موضوع هست که بد نيست بيشتر بهش فکر کنيد. اگر وقت قرآن خواندن داريد لطف کنيد تعداد دفعاتي که انسان رو به تفکر دعوت ميکنه رو بشماريد. البته بعد از اينکه از گشتهاي شبانه روزي برميگرديد. دوست عزيز انشا ا... که دانشگاه مورد نظرتون قبول بشيد.
مطمئن هستم که زندگي من ده ها بار بيشتر از شما به تاريخ انقلاب و پديده هاي بعد از اون گره خورده. پدر بنده حتا مدت سالهايي که در زمان رژيم سابق در زندان بودن از رهبر انقلاب هم بيشتره. باعث افتخار من هم هستو خواهد بود. بچه آخوند به قول مردم و بچه روحاني به قول خودمون هم هستم. ميخوام بگم که از پشت کوه نيامدم. آشنايي با تمام اتفاقات تاريخ انقلاب به صورت مستقيم دارم و نه بر اساس شايعه و حرف و حديث مردم. جايي گفتي مردم ميخوان الان انقلاب کنن. اگر يک وقتي وارد دانشگاه شديد و فرصتي شد کتابهاي جامعه شناسي رو بخونيد و ببينيد که مردم هميشه از چي شروع ميکنن و کلاً مردم چرا از خانه هاشون بيرون ميان؟ آيا اومدن حکومت ديکتاتوري رو بر سر کار بيارن؟ آيا اينا با هوس دوران شاه رو کردند؟ حکومت چرا مردم رو سرکوب ميکنه؟ چون اونها طرفدار تکمحوري و ديکتاتوري هستند؟ قبل از اينکه جواب بديد يک کم فکر کنيد.
به نظر من هيچ کس قصد انقلاب نداره. براي يک نسل يک انقلاب کافيه.
دوماً: سال 57 رو مقايسه کرديد با سال 88 درسته؟ مطمئناً بايد بگيد بله درسته. ميخوام بگم مردم هميشه مردم هستند. اون زمان ساواک بود ، گارد بود ديکتاتوري بود شاه و اياديش بودند. ولي مردم هميشه مردم باقي خواهند موند. نيرو رو ميشه با پول از 200 نفر رسوند به 20 هزار نفر. فقط با تزريق پول و شستشوي مغزي. ولي مردم رو با بالا بردن سطح رفاه ميشه راضي نگه داشت. من روز دوشنبه بعد از انتخابات رفتم بيرون. نيمخوام غلو کنم ولي بيش از 2 ميليون نفر جمع شده بودند. آيا اينها ميخواستند انقلاب کنند؟ به جد ميگم که اصلا و ابدا. اين مردم از وضعيت موجود ناراضي بودند. پدرم هميشه تعريف ميکرد از آقاي هاشمي که اون زمان براي پيروزي انقلاب چه سختي ها که ميکشيد. از اين شهر به اون شهر با هزينه شخصي. خوب انقلاب پيروز شد. شمايي که نه سنتون به انقلاب ميخوره و نه درک درستي از اون زمان داريد داريد هاشمي رو ضد انقلاب معرفي ميکنيد و خودتون رو انقلابي. آخر پس مردم اين وسط کجا هستند؟ مردم انقلاب کردند يا شما؟ جوابتون غير از "مردم" نميتونه چيزي باشه. اين مردم حالا ناراضي هستند. از دست رئيس جمهوري که نه انقلاب رو درک کرده و جنگ رو فهميده ناراضي هستند. در ضمن تمام ملتها در تمام دورانها خواهان آزادي هستند. مگر اينکه شما يک نمونه رو بر خلاف اين اصل به من معرفي کني.
به قصد ايميلي رو دادم که بتوني در تماس باشي.
پاسخ

سلام .... شما منو به تفکر دعوت کردين کاشکي قبلش يه دور کامنتو ميخوندين بعد مي فرستادين ..... اينکه ميگي هيچ کس نميخواد انقلاب کنه ... شايد اگه ماه پيش ميگفتي ميشد گفت با فکر روي حوادث اون موقع بهش رسيدي .... ولي الان که دشمنمون دقيقا گفته ميخوايم چيکار کنيم ... هيلاري کلينتون که ديگه تحت فشار حرف نميزنه ... تو مجلس آمريکا امروز چي شد ؟؟؟؟ .... چرا اينقدر دنبال حمايت از اغتشاشات ايرانن ؟؟؟ ... چرا اين اغتشاشات و حوادث قبل و بعد انتخابات دقيقا کپي شده از انقلابات رنگي تو اوکراين و گرجستانه ؟؟؟؟./.... اين چيزاييه که با تفرکر تو حوادث به دست مياد .... نه ؟>؟؟؟ .... براي يک انقلاب ديني ... اونم دين اسلام که از همون اولي که اومد دشمن احساس خطر کرد .... و خواست که نابودش کنه ..... شما ميگي راحت ميشه نيرو خريد .... بسم الله ... اگه راحت ميشد نيرو خريد مطمدن باش بقيه جلو تر از تو بودن ... چرا اينقدر خودتو فراتر از مردم ميدوني ؟؟؟ به تو پول بدم ميايي تو بسيج ؟؟؟ .... چرا فک ميکنيي مردم بي شعورن ؟؟؟ .... در مورد ميدون آزادي يا همون راهپيمايي که با اطمينان ميگي 2 ميليون ... پسر خوب يک کم فکر کن ... کل تهران 8 ميليون ادم توشه .... توي 22 بهمن که هر چهار تا خيابونا تا آخرش حتي فرعي هاش پر ميشه ... ما کزيمم 5 تا 6 ميليون ميان ... حالا ما هم اونجا بوديم ... خيابون انقلاب تا نصفه پر شد ... اين يعني 2 ميليون ؟؟؟ ... واقعا نشانه هاي تفکر تو نوشته هات هست .... در ضمن ... 24 ميليون راي به رئيس جمهوري بود که درسته انقلابي نبوده ولي از همه اونايي که ادعاي انقلابي بودن دارن بهتر راه امامو ميشناسه .... چرا فک ميکنيد راي مردم حتمي بايد موسوي باشه ؟؟؟؟ .... سند و مدرک بياريد براي تقلب ... ما انقلاب کرديم ... ما هم جزو مردميم ... امام در مورد نيرو هاي تو گهواره چي گفت .... آقاي مدعي تفکر ... کسي خوب باشه دليل ميشه دو سال بعدم خوب باشه ؟؟؟ .. يا کسي که الان بد باشه .. فردا هم بده ؟؟؟ .... چه ربطي داره کسي که انقلابي بوده تا آخرم انقلابي بمونه ... يا کسي که انقلابو نديده حتما انقلابو درک نميکنه و نميفهمه انقلاب چي بوده ...... اقلا اينقدر به فکر کردن بند نميکردي .... از اين گارد جاوودان که فقط فحش بلده که بدتر نوشتي .... من بهت پيشنهاد ميکنم يک کم فکر کن .... بيا همين جا بحث ... من زياد ايميل بازي دوست ندارم .... ياعلي
+ آبجي 

سلام ....خواهش ميکنم.. اميدارم کمکي کرده باشه...در ادامه بحثاي قبل بايد در مورد اقبال مردم به حاکماي وقت بگم ،نميگم نظام ،به نظر غير از اقليت خاص کسي با اصل نظام جمهوري اسلامي و انقلابي که با خون دل پيروز شده مشکل نداره من دارم در مورد اعتماد به مسئولاي نظام حرف ميزنم.وقتي ميگي 85 درصد راي يعني اينکه 85 درصد اعتماد به حاکما به نظر من ساده ترين و آسونترين قضاوته ،مردم و خواسته ها و نظراتشون خيلي پيچيده تر از اونيه که بشه اينطور راحت نظر داد نميدونم شايد مشکل از منه مني که در اين چند سال عمرم چه تو خونه و فاميل چه تو بيرون و اجتماع با کسايي زندگي کردم و آشنايي دارم که راي ميدن ولي خيلي دلشون پره تو صف راي بودم خانم مسن چادري ميگفت همش ميگيم ايندفعه ديگه راي نميديم ولي روز انتخابات که ميشه تو صفيم . مردم ناراضي هستن ولي ترجيح ميدن چيز بدي رو که اصلش رو دوس دارن رو(جمهوري اسلامي با حاکماي بد) حفظ کنن تا گرفتار بدتر(يعني چيزي غير از جمهوري اسلامي ) نشن.من اصلا نميگم 13 ميليون راي موسوي يعني ضديت با نظام نميدونم چرا اين طوري فکر کرديد ولي نميشه يه چيزايي رو انکار کرد اينکه رهبر طرفدار احمدينژاد هستن و فک کنم تقريبا همه ميدونن و از طرف ديگه دولت و رسانه هاش در مقابل اتهامات طرف مقابل تمام سعي خودش رو براي احياي وجهه خودش کرد و اتهام بستن متقابل نسبت به دولت هاي قبل يعني بخش بزرگي از تاريخ جمهوري اسلامي رو هم فرو گذار نکرد .کاملا مشخص بود که رقابت ها از حالت مسلمت آميز خارج شده و هر دو طرف خيلي از رودربايسي هاي هميشگي رو کنار گذاشتن پس ميشه اين رو درک کرد که کسايي که احمدينژاد رو انتخاب نکردن حرف رهبر براشون حداقل خيلي اعتبار نداره و قبول نکردن دولت براشون خدمتگذار يا باعث ترقي و افتخار بوده.بازم تاکيد ميکنم که دو طرف به مرز ضديت نزديک شده بودن و انتخاب هر طرفي بيشتر اين معني رو ميده که حرفا واتهامات طرف مقابل رو قبول نکردن.البته بازم اين نتيجه خيلي کليه و انکار نميکنم انشعابات تو هر دو طرف زياده .يه نکته اي که بايد بيشتر باز کنم اينه که دولت و ولايت تو اين دوره خيلي رابطشون تنگاتنگ شد و قبول داشتنه هر کدوم قبول داشتن ديگري رو هم به دنبال داره(البته بيشتر از سمت رهبري به احمدي نژاد درسته) همين خود شما اگه رهبر تو حرفاش يه طوري عنوان ميکرد احمدينژاد رو قبول نداره شما همين احمدينژاد رو همين طوري که هست و بود رو با يه نگاه ديگه ميديدي چه بسا از خيلي ها هم منتقدتر ميشدي من اينطور فکر ميکنم.به هر حال جمعيتي که خيلي حرف رهبر براشون معتبر نيس (درجه بندي داره ) کم نيستن.يه چيز ديگه هم اين که خيلي از مردم دوس ندارن عقايدشون رو رک و راس عنوان کنن يعني يه جورايي عافيت طلبي ميکنن خيلي از مردم هم واقعا سياست جز زندگيشون نيس يعني اونقد مشکلات دارن که دنبالش نيستن مثلا تو فک ميکني چند نفراز مردم فلان روستا که رفتي بحث کردي وقت ميذارن برن دنبال سياست يا براشون دغدغه باشه حقيقت ماجرا رو بفهمن تو شهرهاي بزرگ هم وضع همينه البته باشدت کمتر غير از طيف خاصي که خودشون رو درگير کردن رک حرفاشون رو نميزنن.مثلا من برم روستا بشينم پيش يه خانم مسن يا کس ديگه بگم نظر شما چيه؟ روي چه حسابي حرف دلشون رو به من بگن،عمري نميگن يا يه چيز ديگه ميگن،اينا رو که ميگم نمونه هاش رو خيلي ديدم،من وشما خيلي خوب نميتونيم راجع به مردم نظر بديم يه کسي که تخصصشه و با علاقه شبانه روز تو اين راه تلاش کنه بعد از مدت ها شايد بتونه به چيزاي خوبي برسه. به قول معروف:کاش مردم دانه هاي دلشان پيدا بود.

در مورد کوي هم که جواب داديد بايد بگم اصلا با منطقم جور در نمياد... کوي ما کوي خواهرانه ،نگهبانا شب قبل جلوي گارد ويژه رو گرفتن و از دختراي مردم که دستشون امانت بود دفاع کردن اون وقت بسيج هاي معمولي با چه معجزه اي داخل شدن؟؟و اون حرفاي شنيع رو زدن.تو روزاي عاديش مني که اين همه ميرم ميام اگه کارتم همراه نباشه نميذارن برم تو کلي التماس ميکنم سين جيمم ميکنن بعد ميرم تو .اون شب که از بالکن اعتراض بچه ها رو ميديدم بعضي وقتا يکي دو نفر که لباس فرم نگهبان نداشتن از در نگهباني مي اومدن پيش نگهبانا من همون موقع احساس بدي داشتم که نکنه اومدن مجوز بدن نگهبانا در رو وا کنن.از بد شانسي تا آخرش نبودم.ولي ميدونم يه جاي کار ميلنگه......بازم خيلي حرف زدم .....جايي که ميري خوش بگذره ....مويد باشيد.ياحق

پاسخ

سلام ... خيلي خوبه تعارف رو گذاشتين کنار و حرف دلتون رو زدين ... اتفاقا تو تجريش در اين مورد اينکه راي به موسوي يک نه به رهبره خيلي بحث کرديم ... تو هفت تيرم بحث شد .... تو تجريش من و رفيقم بوديم .... سه تا دختر با قيافه هاي خاص ... دو تا پسر ... داشتيم بحث ميکرديم ... يه پسره از اون دور اومد گفت ... بحثتون الکيه ... راي به موسوي نه به رهبري است .... همه هم اينو ميدونن ... من داشتم فک ميکردم که چي بگم بهش ... رفيقم گفت راستي اينجوريه .... از اون دو تا پسرا سوال کرد گفت شما نه به رهبري گفتين ... اونا گفتن نه .... از اون سه تا دختر ... دو تاشون تقريبا با حجاب بودن ... يکيشون خيلي بچه سوسولي بود .... اون دو تا هم گفتن نه اينطور نيست .... اون يکي دختر سوسوله برام جالب بود ... گفت نه بابا چرت نگو ... من حاضرم جونمم براي رهبر بدم ... ولي بازم به موسوي راي ميدم .... قبل از انتخابات دشمن برنامه ريزي کرده بود رو اينکه بقبولونه راي رهبر به موسويه .... دلايلش ... سخنراني مشهد تو عيد .... رهبر گفت به کسي راي بدين که خط امامو بلد باشه و ادامه بده .... از همون موقع شروع شد و گفتن راي رهبر موسويه .... اين شايعات تا قبل سفر سنندج ادامه داشت .... تو سنندج که رهبر صفات رئيس جمهور رو گفت ... همه گفتن احمدي نژاده .... بعد شروع کردن ... بيانيه دادن بروشور دادن ... که رهبر چون تو مشهد گفته بود راي من موسوي براي اينکه انتخابات بدون طرفداري باشه اينجا از احمدي هم حمايت کرده که کسي نفهمه راي رهبر احمديه ..... تا شب قبل انتخابات ... که دشمن از طريق سه تا سرور ... با کمک سرور خط انگليس .... شروع کردن به پيامک دادن نامه رهبر به احمدي نژاد که توش گفته احمدي نژاد کار بدي کرده و اينا ..... که اس ام اسا قطع شد .... تا اين دروغ گسترش پيدا نکنه .... رهبرم صبح انتخابات گفتن که من نامه اي ندادم .... در ضمن فرداي مناظره هم با گفتن اينکه هيچ کس از راي من آگاه نيست .... شک انداختن تو دلايي که ميگفتن راي رهبر احمديه ... تو نماز جمعه 29 خرداد رهبر وقتي گفت نظر من به احمدي نزديک تره همه فهميدن راي رهبر احمديه ..... تازه تو همين نت ... چند نفر براتون بيارم که لوگوشون عکس رهبره ولي به موسوي راي دادن .... کسي به راي رهبر مطمئن نبود .... از اونطرف حجم تبليغات عليه احمدي که بي نهايت زياد بود رو خيليا تاثير گذاشت ..... من شب اعلام نتايج تا صبح بيدار بودم پاي نت .... شايد با 10 نفر چت کردم ... 10 نفر موسوي ... اون شب موسوي رفته بود خيابون فاطمي و بي قانوني کرده بود .... از اون 10 نفر فقط و فقط يک نفر موسوي بود ... دقت کنيد دقيقا 4 ساعت بعد انتخابات باد دين اون روي سکه موسوي .... اون 9 نفرم تا صبح که داشتيم صحبت ميکرديم فهميدن که اشتباه کردن .. ولي وقتي ديدن موسوي راي نياورد خوشحال بودن .... حالا دايي من که ضد انقلابه خوشحاله مه موسوي راي نياورد .... دايي من ضد حاکميته حاکمان ... وگرنه دشمنشو ميشناسه .... تو ستاد موسوي هم بوده ... ولي الان ميگه غلطي کرديم براي اون کار کرديم .... من کسيو تو خارج از نت نميشناسم از موسوي هنوز حمايت کنه ( از رفيقام ) .... يعني ديگه رهبر مخالف نداره ؟؟؟ ... بعد در ضمن اصلا شما فيلم سفر استاني رهبرو ببينيد .... فارس ... کردستان ... زنجان ... سيستان که کلي سني داره ... فيلماشو دارم ... خواستين بگين بهتون بدم ... خب اينا آدمن ديگه .... اينکه ميگين کسايي که حرف رهبر براشون مهم نيست کم نيستن رو مخالفم .... نماز جمعه 29 خرداد ... سفر هاي استاني رهبر مخصوصا به سيستان که اکثريت سني ... و کردستان که اونم اکثريت سني هستن .... من باورم نميشد اين همه جمعيت بيان براي استقبال رهبر تو کردستان ... کردستاني که اسم شيعه ميومد تير ميزدن .... اينکه مردم دوست ندارن يا مي ترسن عقايدشون رو رک بگن بازم مخالفم .... من شايد تو اين دو ماه با
+ گارد جاويدان 
مهديار مرگ بر تو خائن كثيف
+ يک دوست 
اين مهديار يکم چرت و پرت مينويسه! حتي از مسائلي هم که توش نبوده مينويسه ولي ببخشيد کمي تا قسمتي دروغ!
خدا ما رو هدايت کنه!
پاسخ

سلام ... شما هم کمي تا قسمتي تهمت ... تو کدوم مراسم نبودم که در موردش نوشتم ؟؟؟ .... حالا که داريم به مردم واقعيتو ميگيم نميذاريم فريب دشمن و دشمن داخلي بره تو فکر مردم شديم دروغ گو ... درست مثل احمدي نژاد .... بي خودي به کسي تهمت نزن ... گناهاي اونو برا خودت بر ندار .... ياعلي
+ گارد جاويدان 
مهديار خائن يه روز هم برات دارم جيره خوار نامرد
+ گارد جاويدان 
مرگ بر مهديار بسيجي خائن
+ گارد جاويدان 
مرگ بر مهديار بسيجي خائن ووطن
+ گارد جاويدان 
مرگ بر مهديار
+ گارد جاويدان 
مرگ بر مهديار بسيجي
+ گارد جاويدان 

مهديار خائن وبلاگت هم مثل خودت ژر از ويروسه مزدور

سري قبل سيستمم را خراب كردي

ابله با ان افكار ژاچه خواريت

مرگ بر مهديار نامرد

پاسخ

سلام .... و خدا آنتي ويروس را آفريد .... مرگ بر مهديار يزيد کافر .... دمت گرم بازم اومدي ... اين آنتي بسيجي رفت تو اومدي بلافاصله ... آفرين هماهنگين ... ياعلي
+ گارد جاويدان 

خائن وطن فروش

تو فوروم يه نفره به نام سيب موز كه او هم ادم اشغاليه مثل خودت احتمالا خود نامردت

وطن فروش حالا زبان درازي كن

نوبت ما هم ميشه كه اويزونت كنيم جيره خوار

پاسخ

سلام ... هر وقت نوبتت شد ... خبرم کن خودم ميام پيشت .. ياعلي
سلام
خدا قوت
قالب وبم رو انتخاب کردم
هر وقت،وقت کرديد شروع کنيد
راستي يه چيز ديگه ، ميخوام تو وب جديد کنارش يه کم يه مطلب بنويسم (مثلا در مورد خودم)....ميشه ديگه نه؟؟
تو هدرش ميشه بنويسيد بچه مسلمون؟؟
در پناهش
پاسخ

سلام ... چشم ... فقط بايد بيشتر بگين که چيکار کنم ... توضيح کامل ... با جزييات ... منتظرم ... در ضمن فتو شاپ فعلا ندارم .... هر وقت ريختم طرح کليشو بگين براتون هدر درست کنم ... الان فعلا مي تونم بالاي نوشته هايتون بنويسم ... اگه خودتون هدر خوب دارين بگين .... مستطيلي بزگ باشه .... از تو وبلاگاي بچه ها ميتونيد پيدا کنيد .... ... من فردا ظهر ميشينم ... تا عصر بهتون يه نمونه ميدم ... اشکالاتشو بگين ... تا شب بهتون اگه زود بگين ميتونم ببدم ..... وبلاگ خواهرتونم بگين کاري دارن تا فردا بگن ... چون پنج شنبه صبح دارم ميرم بسيج سازندگي .... ياعلي
+ آبجي 

سلام،در مورد مباحثي كه بيان كرديد بعدا بيشتر نظر ميدم...راجع به اطلاعاتي كه خواستيد :راستشو بخوايد همونطور كه گفتم قبل از انتخابات اصلا سرم به سياست گرم نبود برا همين هيچ وقت خيلي دقت نميكردم تو داشگامون جو چه طوريه كه مطمئنا بگم مخالفا بيشترن يا موافقا ولي چيزي كه به نظر من ميرسه اينه كه خيلي از بچه ها اگه مخالف نباشن موافقم نيستن يه جورايي سرشون بيشتر تو درس و زندگيه خودشونه ولي موقع انتخابات چيزي كه بيشتر به چشم من مي اومد بيشتر مخالفاي دولت بودن خيلي از بچه هايي كه از لحاظ اخلاقي هم قبولشون داشتم اين طوري بودن البته برعكسش هم بود تو نظر من كسايي كه طرفدار بودن بيشتر بسيجيا و كله گنده ها مثلا دختر سفير سوريه(الان نميدونم بازم باباش سفير هس يا نه ،چيزيه كه بچه ها ميگن) مناظره هم چن بار تو سالن دهشور بود ولي اون قد شلوغ بود كه نشد برم تو ببينم جو كدوم وريه راستي يادم اومد يه انتخابات نمادين هم بركزار شد البته من توش شركت نكردم اون موقع هنوز گرم نبودم ولي بعد كه نتيجه اعلام شد موسوي 75 درصد احمدينژاد تو مايه هاي 27 كروبي هم 2 تا 3 درصد راي آوردن رضايي رو هم حساب نكرده بودن ، 25 خرداد هم صبح كه رفتيم قضيه لغو امتحانات رو جويا شيم بچه ها حسابي از قضيه حمله ديشب به كوي عصباني و غيرتي بودن از دانشكده علوم حركت اعتراضي شرو شد تا رفتن پزشكي و بعد هم فني و جاهاي ديگه خيلي از داشجوها به اين اعتراض ملحق ميشدن خيلي ها هم ميترسيدن برن ولي ميخواستن استادا هم بودن بچه ها بعدش ميخواستن برن تحصن واسه استعفاي رهبر رئيس دانشگامون ،رهنورد هم كه اومد جلوي مسجدمون واسه اينكه خبر بده به راهپيايي عصر مجوز ندادن( يعني اومده بود برا اطلاع دادن )بچه ها كه شنيدن كلي واسه رفتن مصمم تر شدن البته يه عده ايشون كه حسابي ناراحت بودن ،هم اتاقيم تو دانشگا ديده بود كسي كه با باتوم بدنش كبود شده بود و به بقيه نشون ميداد وقتي اينو واسم تعريف ميكرد اشك تو چشاش ميومد تازه طرف كاره اي هم نبود اين اطلاعاتيه كه من دارم دوس داشتم بيشتر كمك كنم ولي در همين حد ميدونم تو بسيج دانشگا هم رفت و آمدي ندارم ولي يكي از دوستام كه خودشو قبول دارم عضو خيلي فعال اونجاس هميشه تو همه جاهاي سياسي مذهبي هس اگه ميخواي ازش راجع به بسيج اونجا بپرسم،مويد باشيد يا حق

پاسخ

سلام ... خيلي ممنون ... به موقع دادين ... نيم ساعته اومدن از بيرون ... داشتم انتخاب رشته ميکردم ... مونده بودم بين بهشتي يا تهران تو اولويت 8 و 9 .... من آخرين باري که اومدم داشنگاهتون دقيقا بعد از ظهر مناظره موسوي و احمدي بود ... يعني شبش مناظره بود ... اومدم اونجا دو دسته بودن ... مخالف و موافق دولت .... بحثم مي کرديم قالبا با دانشجو ها .... جالبه دو تا سوال که مي پرسيدم بعد مثلا نيم ساعت بحث ... ميگفتن تو هنوز بچه اي نميدوني .... حالا دور ما کلي ادم بود ... مي تونستم دو تا تيکه رو اين حرفمش بيام آبروش بره ... چون سوالايي کردم که واقعا تخصصي نميخواست .... هر کي سرش يک کم تو کار باشه بلده جوابشو .... حالا يه خاطره يادم اومد ... داشتيم بحث اقتصادو ميکرديم ... خب من تو اقتصاد زياد وارد نيستم ... اون بنده خدا گفت بگم ... گفتم بفرما ... اومد يه چيزايي گفت بعد گفت دولت از اين که ارزش دلار کم شد تو اقتصاد ما خيلي تاثير بدي گذاشت ... و بازم دولت معامله هاي کلان رو با دلار ميکنه .... دوستاش تاييدش کردن ... من گفتم خدايا چي بگم بهش ... يه سوال کردم ازش ... گفتم الان معاملات جهاني ما با دلاره ؟؟؟ ... با اکراه گفت آره ... گفتم بنده خدا دو ساله معاملات ما با يورو شده ... کدوم يکيش دلاره ؟؟؟ ... اين رفت عقب ... يکي از اون ته داد زد اينا رو ولش افتضاح دوربان دو رو چي ميگي .... حالا بماند بقيه ما جرا .... اين که ميخوام بگم ... اين نيست که هر کس به موسوي راي داد ، اعتقاد به موسوي داشت .... 4 سال تو اکثر روزنامه هاي ما تخريب عليه دولت بود ... من خودم بار ها نامه دادم به دفتر رياست جمهوري .... گفتم جمع کنيد ازين روزنامه هاي دروغو .... ديگه دل رحمي هم حدي داره .... اين که هر کي مياد روزنامه ميزنه توش عليه دولت مينويسه .... که نشد ... فضاي اعتماد از بين ميره .... ولي خب گوش نکردن ... اميدورام گوش کنن تو اين دوره ... که مثل اينکه دارن ميکنن ... دروغ گو ترين و خنده دار ترين دروغ ها رو شما تو اعتماد ملي ميخونيد ... واقعا مردم فريبي ميکنه .... آخرين نمونش ... شهادت عليرضا توسلي و ترانه موسوي .... که ترانه خانم زندن و فک کنم تو کشور خارجين .... عليرضا هم 50 روز قبل مرده با تصادف .... اينا چيزايي بود که اعتماد ملي روش مانور ميدادن ... احتمالا شنيدين ... نوشته بودن عليرضا با باتون تو سرش ضربه مغزي شده ... ترانه شکنجش کردن ... بدنشو سوزوندن انداختن گوشه خيابون .... مي بينيد چجوري با احساسات جوونا بازي ميکنن ..... همون جريان باتوني که گفتين .... من تازه پام خوب شده .... با ماشين زدن بهش ... از قصد ... رو موتور بودم ... شب بود .. شلوار تک اوري پام بود ... داشتم گشت ميزدم ... لاين سه هم بوديم ... اومديم دور بزنيم ... ماشينه زد به پام و رفت .... به کسي نگفتم از خانواده ... چون ديگه نميذاشتن برم بيرون .... يه بارم لگد زدن تو موتور داشت موتور چپ ميکرد ... اگه چپ ميکرد الان من پيش خدا بودم ... چون رفيقم چپ کرد همون شب ... چون نفر آخر بود و ما هم رد شده بوديم ... گير کرد ما دير فهميديم ... موقعي فهميديم که موتورش داشت مي سوخت ... نميخوام بگم ولي ديگه نميتونم دووم بيارم ... الکل ريختن رو صورتش ... صورتشم آتيش گرفت ... بقيه الله بستري بود که اومد بيرون تا بعد از تموم شدن درگيري ها بره جراحي پلاستيک بکنه .... حالا جالبه يکي ديگه از بچه هاي ناحيه ديگه رو انداختن تو سطل آشغال .... با بنزين سطلو آتش زدن ... آتش که گرفته درشم بستن ... شانس آوردن بسيجيا متوجه شدن يکيو گرفتن ... سريع درش اوردن .... فک نکنم چيز جديش شده بود ... اون انتخابات مجازي رو کي ترتيب داده بود ؟؟؟ انجمن اسلاميتون ؟؟؟ .... مي دونيد چقدر درگيري بودم با اين انجمن اسلاميتون ... انجمن اسلامي دموکراسي خواه ... تو تشيع شهدا که بود سر دخترا چادر کرده بود بين جمعيت نامه پخش ميکردن به اسم نامه اي به شهدا .... به شهدا گفته بودن مگه اينجا قبرستونه که شما رو آوردن اينجا دفن کنن .... پشت جايي که دفن کردن ... روز دفن بحث در افتاده بود .... واقعا بحث بي خودي بود .... معلوم بود نتيجه نميده .... 2 نفر مخالف بودم ... 100 نفر بسيجي ريخته بودن سرش که قانعش کنن ... اونم آخر مثل باقي دوستاش فحش داد به رهبر .. ميخواست کاري کنه که درگيري بشه ... عکس بگيرن ... بذارن رو سايتا ... که مثلا بسيجيا همه مخالفا رو ميزنن .... همين جا بود که از بسيجتون خوشم اومد .... مسئول بسيجتونم وبلاگ نويسه .. اسم وبلاگش فک کنم شب زده بود ... يادم نيست .... سر بزنيد به بسيجتون ... نميدونم خواهراش چطورين ... ولي برادراش رو من تو بين دانشگاه هاي تهران از همه بيشتر دوست دارم .... واقعا ادماي باحالين ... مناظره هاتونم ميخواستم بيام ... بچه ها ازش فيلم گرفتن .... موثر بوده .... البته مناظره نبوده ... همش تخريب دولت رو ميکردن و بايد اون که طرف دولت بوده جواب ميداده .... البته دو سه تا سوال مشتي از موسويا کردن که نتونستن جواب بدن .... کلا به نظرم دانشگاه خنثي ايه .... نميشه گفت کدوم وري توش زياده ... شنبه ميري همه موسين .... يک شنبه همه احمدي ... مثلا امير کبيرو ميشه گفت مخالفاش بيشترن ... علم و صنعت موافقا بيشترن ... شهيد بهشتي موافقا بيشترن ... شاهد موافقا بيشترن ... ولي تهران خنثي است ... برا همينه خوشم نمياد ... وقتي جوو کلي يه دانشگاه معلوم نباشه ... توش درگيري ميشه ... الان ببينيد ... تو تنها دانشگاهي که درگيري تو بحثا پيش مياد اکثر مواقع همين تهرانه .... من علاقه شديد به بحث کردن تو امير کبيرو دارم .... دانشجو هايي داره که مثلا مي گن شاه و رهبر شما يکي هستن ... وقتي بحث ميکني باهاش حال ميکني ... نه اينکه مثلا قانعت مي کنه ها ... قشنگ بحث ميکنه .... تو بحث اشتباهي کنه ميگه اشتباه کردم ... ولي تو تهران من اينو نديدم ... البته تو امير کبيرم موقع دفن شهداش ...دشمن کامل برنامه ريخته بود .... واقعا مشهود بود ... از شبکه هاي فارسي ماهواره هم پخش کردن و تيليغم کردن .... کل زورشون جلوي شهدا همون 100 نفري بود که اومده بودن .... بسيجيا واقعا اونجا گل کاشتن ... هر چي فحش بلد بودن به ما دادن ... کلي سنگ و سفال بهمون پرت کردن ... ولي بسيج براشون گل پرت کرد .... طوري حرصشون گرفته بود ... که آخر ماجرا ساعت 5 تقريبا .... اومدن جمع شدن فحش به رهبر دادن ... بعد ديدن ما هيچ کاري نميکنيم ... عکس آقا رو آتيش زدن ... دو تا از ما ها رفتن که بزننشون ... همچين چکي خوردن از خودمون ... پرتشون کرديم عقب .... چون رهبر تو قضيه 18 تير 78 گفت تو جمع مخالفا حتي اگه عکس منم آتش زدن فقط سکوت کنيد ... و سکوت کرديم .. کل سناريو دشمن رفت زير سوال ... در همين حد بهتون بگم که شايد 200 تا دوربين ( چه موبايل چه فيلم برداري ) داشتن اون 8 ساعت رو مي گرفتن ... فقط و فقط 3 تا عکس از کل اين 8 ساعت رفت رو سايتا ... چرا ؟؟ ... حالا مهم نيست .... من تا يه گوش بيکار پيدا کنم سريع صحبت ميکنم .... اگه خسته ميشيد داستان ميگم بيگن ديگه خاطرات نگم صاف برم اصل موضوع .... د
+ گارد جاويدان 

مهديار مرگ بر بسيجي ها وتو باد خائن كثيف

پاسخ

دو سه بار بگو ... مرگ بر مهديار خائن بزدل ترسو .... اگه تونستي ايسن شعارو سريع سه بار بگي ... بهت سه تا شکولات توت فرنگي ميدم ...
+ گارد جاويدان 

مهديار هنوز هم ادم نشدي بچه قرتي

خائن ادم فروش

تو وبلاگ خودت خوب قلدر ميشي با ان افكار كثيفت

من نمي خواهم بهت توهين كنم تا حالا هم كه هيچي بهت نگفتم فقط به خاطر اينه كه بچه اي

اين چرنديات هم زود پاك كن وگرنه دفعه ديگه امدم حسابت را مي رسم

تو فوروم هم با خفت بيرونت كردند عقب افتاده

حالا برو گم شو

پاسخ

سلام ... بههههه آقاي گارد جاويدان ... نبودي برادر ... فحش خونمون اومده بود پايين .... خوب شد رسيدي ... کجا بودي حالا ؟؟؟ .... با اين تيکه جملت حال کردم « تا حالا هم كه هيچي بهت نگفتم فقط به خاطر اينه كه بچه اي » ... جدي تا حالا بهم چيزي نگفتي .... اگه تونستي دو تا کامنت پيدا کني که توش بهم چيزي نگفته باشي جايزه داري ... بنده خدا فقط داري چيز ميگي به من ... بعد ميگي چيزي نگفتم .... واقعا فک کردي الان که گفتي زود پاک کن من پاک ميکنم ؟؟؟ ... حالا خودت بودي ديدي چقدر تهديد شدم که پاک کنم کل مطالبو .... به حرف اونا که آدرس جايي که ميرم فوتبالم داشتن گوش نکردم .. به حرف تو گوش کنم ؟؟؟ .... در مورد فوروم هم نه .... به مديرش آقاي آرش آقا .... به توافق رسيديم که مطالب با اسم من درج نشه ... چون معلوم شده بسيجيم ... گفتش ميان توهين به بسيج ميکنن ... تو فوروم نميشه توهين کرد ... و گرنه ما فعاليتمون رو داريم ... منتهي هر دو سه روز يک بار .... سر گرم دو تا سايت ديگه شدم .... در ضمن با مديرشم رفيق شدم ... يعني اونم از ماست ... برو بخون مطالبي که مينويسه .... ولي مثل اينکه به شما اجازه فعاليت ندادن ... همون روز اولي که شروع به فعاليت کردي هر چي پست فرستادي رو پاک کردن .... فک کردي اونجا هم مثل وبلاگ منه که هر چي نوشتي نشون بدن .... نه عزيزم ... اونجا قانون داره ... ياعلي
 <    <<    6   7   8   9   10      >