تکریم یا تهدید شهدا 1 ؟!؟( درگیری دانشگاه امیر کبیر )
نویسنده:مهدیار در تاریخ 87/12/6:: 4:4 عصر
تکریم شهدا یا تهدید شهدا ؟!؟!؟!
دوشنبه تشیع شهدا تو دانشگاه امیر کبیر بود ....
طبق گفته ها اخرین دانشگاهه که شهید میاد توش .....
حتما می دونید سیاسی ترین جو تو کل دانشگاهای ایران رو داره ... برا همین گذاشتنش آخرین دانشگاه ...
رفقای امیر کبیری می گفتن که جوو کلی
دانشگاه مخالف این حرکته .... برای همین ممکنه موقع ورورد شهدا درگیری بشه و شهدا
رو نذارن دفن کنیم .... و نگرانیشون از این بود ....
از طرفی کس خاصی هم خبر نداشت که قراره تشیع انجام شه ... فقط چهار پنج تا بنر دور
و ور دانشگاه و یکبارم تو تلویزیون .... البته تو نت بین بچه های بسیجی زیاد بود
تبلیغاتش .....
برا همین جمعیت غالب جوونا بودن ... کمتر بالای 35 یا 40 گیر میومد .... بیشتر
دانشجو ها بودن ....
رفتیم دانشگاه تهران از اونجا شروع می شد .... جمعیت خوبی بود .... جلو در پنجاه
تومنی نماز رو خوندیم و حرکت کردیم .... وقتی رسیدیم 500 متری امیر کبیر بیشتریا
می دونستن که چه خبره تو دانشگاه ... دانشجویان اومدن اول صف .... و چند ده صف اول
دانشجویان بسیجی بودن که می دونستن تو چه خبره ....
خلاصه موقع مداحی خوندن بود به ضرب به سر و بالا پایین پریدن وارد دانشگاه شدیم
.... نمی دونم چرا به محض ورود ما یه جمعیت 20 نفری که اغلب خواهر ( از اون کلاسای بی کلاس ) بودن رفتن بیرون .... رفتین
جلو جایگاه دیدیم خبری نیست .... یه نیگاه
انداختیم دور و ور دیدیم بقل دانشکده شیمی دقیقا رو برو جایگاه یه عده هستن ....
رفتیم اونجا دیدیم یه عده دانشجو وسطن و بسیجیان دانشجو دورشون زنجیر انسانی بستن
که نیان جلو مراسم رو خراب کنن ........
حالا هی اونا هل میدادن و ما مقاومت بعضی وقتام که دیگه زیادی اومده بودن جلو ما
هل میدادیم ... اینقدر وسط مراسم که قرآن و اینا بود سوت و کف زدن که عصابمون خورد
شد ... ولی به گفته مقام معظم رهبری تو قضیه 18 تیر که فرمودند «جلوی مخالفان حتی اگه بی احترامی کردند حتی
اگه عکس من (آقا) رو هم آتش زدند شما سکوت کنید» ما هم سکوت خالص و خنده روی لب که کسی نفهمه عصبی هستیم
.... البته کلا 5 نفر بودن از ما که تندرو بودن و هی حمله می کردند سمت اونا
......... خلاصه بعد از این همه سوت و کف اوووووووووو کشیدن وسط مراسم ما
کشوندیمشون دم دانشکده آی تی که صداشون نرسه به جایگاه مراسم خراب نشه ....
بردیمشون اونجا حالا ما ذکر اهل بیت می گفتیم اونا اووووووو و کف اینا میزدند
..... واقعا اینا بسیجی بودن ... نه اون بسیجیه تو خالی ... واقعا اینا صبور بودن
(به غیر از اون 5 نفر ) ... شعار بعدی برادر دانشجو
اتحاد اتحاد و بعدش هر چی کل دستمون بود پرت کردیم تو جمعیتشون ... ولی جوابشون چی
بود .... بعد از اووووووو و اینا بطری نوشابه ، چوب ، سنگ و این چیزا ....
برام جالب بود کسی که سنگ خورده بود سرش بقلی من بود وقتی رفیقش خواست سنگی که
خورده بود تو سرش پرت کنه سمت اونا .. همون که خورده بود تو سرش گفت نع ... خورده
تو سر من ... نمی خواد پرت کنی ... یه چیز دیگه ام جالب بود ... یکی هی داد میزد
وحشیا وحشیا ( به ما می گفت ) یه نیگاه بهش کردم واقعا ترسیدم .... اینقدر قیافش
ترسناک بود که یاد هیولا افتادم .....
یه عده چند نفری از خواهران اونوری که اومده بودن اووووو بکشن وقتی اینهمه صبر و
سکوت رو از بسیجیا دیدن به اون پسری که دعوتشون کرده بود گفتن برو بابا و رفتن تو
دانشکده .....
برای اینکه پست طولانی نشه قسمت 1و 2 میزنم
.... یه چیزیم بگم که الان تو بی بی سی فارسی خوندم تو اونجا نوشته بود پلیس 70 نفر از دانشوجیان
معترض رو دستگیر و به کلانتری برد .... من میخواستم بگم کلا 70 نفر نبودن این یک
... دوم اینکه ما تا ساعت 5 اونجا بودیم خبری از پلیس نبود و همینجوری یک ریز کف و
سوت میزدند .... بعد ساعت 5 هم همه رفتیم خونه .... اگه می خواست پلیس وارد عمل شه همون اول مراسم
میشد ...
لینک اون مطلبه هم «اینجا»ست ....
خبر گزاری امیر کبیرم با یک جانبه گرایی محض فقط رو همون 5 نفر زوم کرده و با مستندات عکس همون عده گفته بسیجیان وحشی و اینا
خودتون ببینید و اگه در مورد مطلب سایت نظر هم در اون سایت بدید کامنتی که من
گذاشته بودم که زیاد هم بودو پاک کردن .. این یعنی ازادی بیانی که خودشونو
کشتن و شعار میدادن ما ازادی می خوایم ... ما این آزادی رو نمی خوایم ...
جدید ترین اخبار اینکه برای بار چندم کامنتمو تو خبر نامه امیر کبیر حذف
کردن و یکیشم تایید نمی کنن .... این نماد آزادی بیان تو اون سایته که
دارن خودشونو می کشن بگن دیکتاتور و به کسی حق نمی دن ضد اونا چیزی بگه و
مردمو به واقعیت آشنا کنه .... زنده باد آزادی ..... «اینجا» اون سایته
هر خبری که در این مورد در خبر گزاری های ضد انقلابی پخش
شده بود همش دروغ بود البته خوبیش این بود دیگه کمتر می گفتن بسیجیان وحشی ....
ولی خیلیاشم دروغ بود ..... تا بعدیش
آقا بیا ...
یا علی
تگ ها :