• وبلاگ : مهديار دات بسيجي
  • يادداشت : موجوداتي عجيب به نام بسيجي !؟!؟!
  • نظرات : 4 خصوصي ، 58 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    بسم الله

    اول سلام كه قولي است از رب رحيم.

    درود بر مهدي يار .

    در سفر كربلا يك هم سفري داشتيم كه خيلي لوطي بود و در لاتي كار شاهان مي كرد .

    اولين بار استفاده از چاقو در دعوا را هم اين بابا به من ياد داد . 6 سال هم سابقه ي جبهه داشت .

    بگذريم . وقتي صحبت بسيج شد ، گفت :بسيجي شهيد شده اين ها دنبال كارت و گاز هستند.

    گر چه حرفش را كاملا قبول ندارم ولي خيلي ها را ديدم كه اين طورند و البته خيلي ها را ديدم كه سال ها در بسيج بوده اند و حتا كارت عادي هم ندارند.نمونه اش را كه مي شناسي؟ آيدين

    مطلب بعدي را خطاب به فزيب خورده ي عزيز مي گويم :

    دروغ اگر چه كثيف است ، ايستاده بگو

    براي من به تمامي ، صريح و ساده بگو

    پاسخ

    سلام ...... خوبي سيد ؟؟؟ ...... درود بر مهدي يار ...... دستش درد نكنه اون يارو ........ اگه بلدي به ما هم ياد بده يه تو دعوا چاقو خورديم اقلا بدونيم چجوري بهمون چاقو زدن ............ درست گفتي ........... در مورد داداشمون آيدين هم بله ......... يادمه مسئول بسيج نونهالان مسجد بود يه زماني ............. در مورد آقا رضا ( فريب خورده ) اونيكي داداشمون ......... ربطي به من نداره بحث تو و اونه ..... ولي شعر قشنگي بود ..... بازم بيا ....... منتظريم........يا علي