موقعي که وبلاگ داشتم يک مقاله ي بلند نوشتم به نام
"رديه اي بر قرائت حکومتي از دين"
و اونجا حکومت هاي دين ستيز و حکومت هاي دين طلب رو از نظر
علمي بررسي کرده بودم.از حکومت لائيک ترکيه و رضاخان و لنين و مائو
تا حکومت صفويه و پاپ در قرون وسطا تا ايران
ثابت کردم هروقت حکومتي در تفکرات ديني دخالت مي کنه
جامعه در مقابلش مقاومت مي کنه
براي مثال مي گم.در دوره ي صفوي تمايل زيادي براي حکومت بود
که سني ها(جامعه ي ايران قبل از صفويه سني بود،جامع التواريخ بلعمي،مثلا الان هم به مرز هاي ايران نگاه کني،خراسان شمالي و ترکمن ها تا بلوچ ها تا آذري ها تا اعراب فارس و خوزستان و تا کردستان
اغلب هنوز همه سني هستند)
شيعه بشوند،و اين امر با مقاومت هاي مرزي رو به رو شد
مردم ايران سابقا قبل انقلاب 10 درصد زنان بي حجاب داشتيم
در صورتي که الان نزديک 50 درصد زنان تهراني متاسفانه اگر حجاب
آزاد بشه اين فريضه ي ديني رو انجام نمي دهند
در ترکيه نيز اين ماجرا برعکس ايران هست و مردم تمايل زيادي به
حجاب دارند
هر چند شما بخواهيد سفسطه کنيد،با اين حال هيچ مدرکي دال
بر اينکه در زمان حکومت هاي معصوم حجاب قبل از ورود به شهر اجباري
باشد،وجود ندارد
نمونه اش وقتي دختر اسيري از شهر اطي وارد شهر مدينه شد
پيامبر ديد که اين دختر که دختر شاه بود برهنه در بازار برده فروشان
هست،پيامبر اين دختر را خريد و آزاد کرد و عبايش را به او داد و او را از
بند نجات داد(اين رو هم سني نوشته و هم شيعه و نشون ميده که
اگر زن غير مسلماني در مدينه مي آمده،آنجا طرح امنيت اجتماعي
اجرا نکرده بودند.)
در زمان حضرت علي هم من تا بحال به موردي که يک زن غير مسلمان
بزور حجاب بر وي بپوشانند نبوده
هرچند ايادي شما تلاش کنند،ما در مقابل اصل دين قانون
"لا اکراه في الدين" داريم،واي به حال يک مسئله از فرعيات دين
---------------
بارها هم گفته ام که حکومت براي حفظ ظاهر قانون اجبار حجاب رو قرار
داده است،تا بگه حکومتي که در اون رباي بانکي و لاتاري به اسم
قرض الحسنه وجود داره و دروغ سياسي نقل محافله،مثلا اسلاميه