چون مطلب طولاني شد بقيه رو اينجا مينويسم
به قشر مذهبي اشاره کرديد و اينکه اين قشر هرچي رو که رهبر بگه انجام ميده. من با اين هم مخالفم. من قبلا هم يه سوال کردم که جوابش رو نگرفتم اون هم اين بود که چطور رهبر کشور ما شده رهبر مسلمين جهان؟ کي اين عنوان رو به ايشون داده؟ همونطور که خبر دارين، اکثريت مسلمانان جهان سني هستن. شيعه در اقليته. حالا در بين شيعيان هم خيليها مرجعي غير از ايشون دارن. مگه ما تو همين قم خودمون مراجع ديگه اي نداريم؟ مگه نيستند مراجعي که با سياستهاي آقاي خامنه اي مخالفند؟ پيروان اونها چي ميشن؟ چطور يک نفر ميتونه خودش بياد براي خودش همچين عنوان و سمتي رو انتخاب کنه و خودش رو از طرف ديگران انتخاب کنه؟
بگذاريد خلاصه و در يک جمله بهتون بگم. درد خيلي از مردم ما اينه که دارن ميبينن يک گروه داره عقايد و باورهاي خودش رو به اونها تحميل ميکنه. اگر شما پيرو دين يا مذهبي هستين يا به کسي اعتقاد دارين ما مخلص شما هم هستيم، به کار خودتون برسين ولي ديگران رو مجبور نکنين که از نظر شما پيروي کنن. به قول معروف موسي به دين خود عيسي به دين خود. معني آزادي همينه که هرکي هر طور که دلش ميخواد زندگي کنه ولي براي ديگران مزاحمتي ايجاد نکنه. به همين سادگي. اگه شما عزاداري، به عزاداريت برس، چرا همه مملکت رو سياه ميکني؟ اگه شادي و جشن ميگيري، خوب بگير. من چرا بايد بيام اين وسط فيلم بازي کنم؟ ميخواي لباس سياه بپوشي بپوش، ميخواي سفيد بپوشي بپوش، ولي منو مجبور نکن اين کارو بکنم.
ميفهميد درد من چيه؟ درد من اينه که هر کسي به اسم اسلام و نظام به خودش اجازه ميده تو کار ديگران دخالت کنه. حتي تو شخصي ترين مسائل زندگي مردم. آيا اين پيام اسلامه؟ آيا خدا و پيغمبرش اينو ميخواستن؟ چرا اصول رو ول کرديم چسبيديم به يه سري فرعياتي که ما رو به جون هم ميندازه؟ فکر نميکنيد که راه رو گم کرديم؟