درب کنسرو بازکن برقی

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ يا حسين شهيد (ع) 

بسم الله المنتقم القهّار

اميرالمومنين فرمود :

يأتي علي أمّتي زمان لا يبقي من القرآن إلاّ رسمه و لامن الإسلام إلاّ إسمه. يسمّون به وهم أبعد الناس عنه. مساجدهم عامرة و هي خراب من الهدي

يعني بر امت من زماني پيش مي‏آيد كه از قرآن جز نقش آن و از اسلام جز نام آن باقي نباشد، به ظاهر مسلمان ناميده مي‏شوند در حالي كه بيش از همه مردمان از آن دورند. مسجدهايشان آباد ولي خالي از هدايت است.

امرزو بسيجيان كافر و ضد دين و اوباش و فواحش و دشمنان خدا و و رسول در روز عاشورا در ميدان انقلاب قرآن را آتش زدند و دو بسيجي در جمع سربازان يزيد (خامنه اي) قرآن كريم را لگد مال كرد و بسيجيها ي بي دين كه گويا مست بودند و عربده مي كشيدند كف و سوتت مي زدند سپس به عزادران حسيني و مردمي كه شعار مي دادند ابوالفضل علمدار خامنه اي رو بردار

اين ماه ماه خونه يزيد سرنگونه

حمله كردند و به زنان محجبه و عفيف حمله كردند چادر زني را مي كشيدند و روسري از سرش برداشتند.

باري اگر شيعه علي در اين جنايت بسيج خون بگريد و بميرد بر او ايرادي نيست. اين اوباش حتي در سال 1373 در مشهد مقدس در بارگاه ملكوتي حضرت ثامن الحجج علي ابن موسي الرضا (ع) بمبگذاري كردند و عده اي عزادار بي گناه را به شهادت رساندند. اينها اين بسيجيان همان دنبالچه هاي سعيد امامي هستند كه مفعول بو و از نرديكترين كسان خامنه اي. حتي در سفرهاي انگليس زن و فرزندان خامنه اي همراهشان بود و لباسهايش را زن خامنه اي مي شست. آري! اين بسيجي كثيف كه حتي در جمعي ناباورانه و از روي بي سوادي سوره مباركه ي ياسين را سوره ي yes لفظ کرد و تظاهر به دينداري و بسيجي بودن و عاشورايي بودن هم مي کرد يک نومنه بسيجي کامل براي شماست. همان کسي که حرمت حرم حضرت رضا (ع) را هم نگاه نداشت. بسيجي يعني قاضي فاسد سعيد مرتضوي که پرونده ي تجاوز به عنف و فساد اخلاقي اش هنوز بسته

نشده. بسيجي يعني رئيس بسيجتان نقدي! که بيش از 100 پرونده فساد و رشوه و زورگيري و قاچاق در همين قوه قضاييه دارد و مدتي هم به همين دليل به زندان افتاد. (نکند ميخواهيد اين را انکار کنيد؟)

بسيجي يعني سيد حسن ميرکاظمي با 140 ميليارد بدهي به بانک کشاورزي که در سوئيس و انگلستان خانه هاي مجلل دارد. بسيجي يعني عباس کارگر جاويد که در روز روشن دختر مردم را در وسط خيابان غرق خون مي کند و جالب اينجاست که تحت الحمايه سايه سار شوم ولي فقيه حتي از او به عنوان متهم هم بازجويي نمي شود. بسيجي يعني روح الله حسينيان! (بدون شرح!) بسيجي يعني علي فلاحيان که پسرش سر چهارراه اسلحه در مي آورد و راننده ماشين جلويي را مي کشد (چون بوق زده بود!) و فورا ازاد مي شود و به کانادا مي رود. اين است عدالت ولي فقيه اموي. بسيجي يعني کساني که حتي به احمد خميني هم رحم نکردند و او را با سيانور کشتند چون با نظام يزيدي مسئله دار شده بود. بسيجي يعني راننده ماشين وانت يزيديان که از روي مردم رد مي شود و بسيجي يعني احمدي مقدم و رادان که در برابر دوربين تلويزيوني دروغ ميگو يد و انکار مي کند.