• وبلاگ : مهديار دات بسيجي
  • يادداشت : با كلاساي بي كلاس ......
  • نظرات : 25 خصوصي ، 34 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    دو روز پيش توي كوچه مون 2 تا دختر راهنمايي و دو تا پسره دبيرستاني شايدم بزرگتر جلوي در ما وايساده بودن و يکي از ÷سرا داشت دفتر خاطرات دوست دخترش رو پر ميکرد اون يكي پسره هم هي مزه ميپروند و خلاصه هي از دخترا عشوه و از پسرا تيكه... صداشون چون بلند بود تقريبا اكثر همسايه هاي نزديك متوجه شده بودن واز پنجره گاهي نيگا مي كردن. اول با خواهرم خواستيم يه سطل آب روشون بريزيم اما گفتيم اين كه نشد امر به معروف تازه آبروي مومن رو بردن خودش گناهه. مني كه خير سرم بسيجي ام روم نشد برم يه امر به معروف درست حسابي كنم ، آخرش مادرم رفت جلوي در خيلي محترمانه بهشون گفت اين كارا هم گناه داره هم براي احساسات ظريف دخترا حداقل ضرر داره ،اما با كمال پر رويي جواب مادر منو دادن آخرش مادرم گفت لااقل از خون شهدا خجالت بكشيد اون دنيا جوابشونو چي ميديد؟ پسره گفت خوش به حالشون كه رفتن . مادرم هم گفت اگه شما هم پسراي خوبي باشيد شهيد ميشيد، دوباره پسره پر رو گفت خدا كنه. آخرشم 4 تايي راه افتادن و رفتن ... نتيجه اينكه تا ما مخصوصا ما بسيجيا امر به معروف درست حسابي بلد نباشيم و فساد هم چنان رواج پيدا مي كنه. ملتي كه امر به معروف و نهي از منكر رو فراموش كنه گرفتار بلا ميشه.
    پاسخ

    سلام دوست عزيزمن خودم كه ديدم هر كاري مي كنم نمي تونم اونطوري كه بايد و شايد امر به معروف اونطوري كه در اسلام اومده ، كنم تصميم گرفتم با تغيير قيافه يه كاري كنم كه وقتي برخورد تندي هم با كسي بكنم نزارم پاي دينم بزارن پاي غيرت ايرانيميعني احيانا اگه اشتباهي كردم پاي دينم نزارنبه قول شهيد مطهري اشتباه من را به پاي مكتبم نگذاريد