به نظر من اينکه گفته شود با دشمنان بايد جنگيد و تجاوز جز بر ستمکار نارواست عين عقل است و هيچ تداخلي با عقل ندارد.
ولي نکات ديگر از قرآن محمد....
آنقدر نکات بلند اجتماعي ...ديني...عرفاني...علمي در قرآن ديده ام تا حرفهاي اسلام ستيزان را باور نکنم.
اينکه قرآن از مرگ ستاره گان و شناور بودن اجرام آسماني در پهنه ي گيتي صحبت کرد...آن زماني که قرآن از اينکه در اعماق درياها نوري نيست و ظلمات است صحبت کرد و آنگاه که گفت کوهها را براي استوار شدن زمين قرار داديم...به اين نتيجه رسيدم که اين قرآن کلام فرد امي 50 ساله در بطن بيابان هاي عربستان و در ميان مشتي وحشي نيست...زيرا مرگ ستارگان و انفجار ستاره (1957 کشف آمريکا)....حرکت شناور تمام نبيولاها در پهنه ي کيهان در برداري خميده از زمان ...(1982 کشف آمريکا) و نرسيدن تک تک شعاع هاي 7 گانه ي مغناطيسي نور خورشيد در عمق 200 متري آب و تاريک بودن محض آنجا...(1932 کشف انگليس با ابزار پيشرفته) و اثر رشته کوههاي عظيم زمين در کاهش فشار صفحات تکتونيک زمين و گرفته شدن فشار زلزله ها و تبديل نشدن زمين به يک زهره ي ديگر (زمين شناسان آلماني در قرن 18) به من ثابت کرد که علاوه بر شيوايي بديع ادبي قرآن - منطقي بودن قرآن - بدون تداخل بودن قرآن و نظم آن - نفي نژاد پرستي در قرآن
(چيزي که قبلش نبود و 1300 سال بعد روشنفکران اروپا و آمريکا بدان رسيدند) ....همه و همه به انسان ثابت مي کند که اين کتاب چيزي متمايز است.

و اما کلام آخر

جناب افشا...اگر شما کتابي شيوا تر و جامع تر و بزرگتر از قرآن در تمام زمينه ها در شبه جزيره عربستان سراغ داريد که فردي با سواد آنرا نوشته باشد و يا اگر کتاب حکمتي در مصر و ايران و عربستان آنزمان سراغ داريد که از قرآن اين فرد بي سواد در قلب بيابان هاي بدوي قوي تر باشد به من معرفي کنيد...
اگر نمي توانيد....حداقل در صورت تداوم بي ديني به پيامبر ما توهين نکنيد.