چند روزی است بحث کاندیداتوری رئیس خبرگان بحث‌های حزبی را دوباره بروی مطبوعات و سایت‌ها باز کرده خیلی‌ها از حضور آقای مهدوی‌کنی یاد می‌کنند و بعضی از حضور آقای جنتی آقای مصباح و ... حرفی که از زبان برخی سیاسیون به عنوان پیش‌بینی بیرون می‌آید حاکی از رای نیاوردن آقای هاشمی است.
دو تا موضوع اینجا مطرح است، اول چینش مجلس خبرگان و جهت گیری‌های احتمالی در رای گیری و دوم بحث بود و نبود آقای هاشمی؛
قبل از وارد شدن به موضوعات یک چیزی که مد نظر باید باشه این است که این انتخابات برای آقای هاشمی در اصل حکم بود و نبودش رو داره؛‌ اگر رای نیاورد و حذف بشه دیگر ایشون رو در مقام‌های ارشد مدیریتی کشور نخواهیم دید که البته خواست مردم هم اینطور به نظر میرسه. ولی اگر ایشون رای بیاورند خب همچنان به عمر سیاسی خود ادامه می‌دهند.
در موضوع اول خب در مجلس خبرگان حدود 30 نفری هستند که در هر صورتی به آقای هاشمی رای نمی‌دهند و در مقابل حدود 20 نفری هم هستند که به آقای هاشمی فقط رای می‌‌دهند مابقی هم بر اساس معیار‌هایی که دارند بین کاندیداهای احتمالی معیار سنجی کرده و رای میدهند.
چیزی که خب مسلم است اینه که اگر آقای مهدوی‌کنی کاندید بشود صد در صد ایشون رای می‌آورند و طبق گفته بالا با حذف آقای هاشمی در اصل آقای مهدوی‌کنی ایشون را از فعالیت سیاسی خارج کردند و در اصطلاحات سیاسی آقای مهدوی‌کنی قاتل عمر سیاسی آقای هاشمی خواهد شد. بر طبق اخلاقیاتی که از آقای مهدوی‌کنی سراغ داریم ایشون حاضر نیستند که باعث و بانی حذف آقای هاشمی بشن شاید تمایل به این امر هم داشته باشند ولی نمیخواهند که به اسم ایشون ثبت بشود و به احتمال زیاد ایشون کاندید نخواهند شد و کناره‌گیری خواهند کرد مگر اتفاق خاصی صورت بدهد.
گزینه‌های بعدی هم آقای جنتی است که خب به دلیل کهولت سن و مشغله زیاد احتمال کاندیداتوری کمی دارند و بعد هم آقای مصباح که شرایط خوبی دارند و امکان کاندیداتوریه ایشون وجود دارد.

موضوع دوم در اصل جا‌به‌جایی ایشون هست؛ آقای هاشمی از شخصیت‌های خدوم و پرکار این انقلاب هستند هم در دوران امام هم در دوران 8 ساله ریاست جمهوری کار‌های بی‌نظیری برای این کشور انجام دادند. (‌منظور شخص آقای هاشمی نه اطرافیان ایشون)‌ در دوره سازندگی بعد از جنگ کشور ما هیچ نداشت ولی خودشو پیدا کرد و ساخت، البته در بحث گفتگو با آمریکا و تذکرات آقا در اون دوران و کلا منابعی که اطرافیان ایشون چپاول کردند حرفی نیست ولی خب انصاف در هر امری باید حفظ بشه.
قدرت شبکه‌ای آقای هاشمی  که در اون سالهای بعد از جنگ تونستن کشور رو برپا کنن بسازن و کارهای دیگر و در مسائل پارسال اینگونه کار کنند ایشون هنوز در بین روحانیون قدیمی و زمان امام خواهان دارند ما کسانی رو داریم که در سال 84 به ایشون رای دادن ولی همون موقع هم احمدی‌نژادی بودن به خاطر احترام و اینها رای دادن به ایشون. قدرت فعالیت یا قدرت شبکه‌ای ایشون چیزی نیست که بخوایم دست کم بگیریم حتی در همین الان که از هر دو طرف در حال ضربه خوردن هستن.
اگر ما هاشمی رو از دست بدیم و بندازیم کنار قدرمسلم بیگانه از این قدرت شبکه برای ضربه زدن به ما استفاده میکنه، آقای هاشمی نه دنبال براندازی نظامه نه دنبال جایگاه رهبری هست نه هیچ مورد دیگری تنها مشکل ایشون این است که " نمی‌فهمد " و بدتر از این این هست که " نمی‌فهمد که نمی‌فهمد " همین. بیگانه هم از طریق اطرافیان داره از همین ظرفیت شبکه ایشون کولی میگیره برای همین مواضع ایشون چند پهلو می‌باشد.
در آخر اگر چه قلبا از عدم حضور هاشمی در ریاست مجلس خبرگان و در اداه حذف کامل ایشون خوشحال میشم ولی عقلا عقیده دارم که هنوز آقای هاشمی باید در این سیستم حضور داشته باشن.
میگن یه بچه که خیلی جنب و جوش داره رو یه توپ پارچه‌ای بده بهش خودشو خالی کنه شوت هم بکنه تو شیشه اتفاقی نمی‌افته؛ اگه بهش ندی میره سنگ برمیداره همه شیشه‌ها رو میاره پایین

تگ ها :