بازم توصيه مي کنم مطالب من رو کامل بخونيد چون هر جمله
جهت دهنده ي کل مفهومي هست که دارم به شما انتقال مي دهم
بله...رساله هايي که علماي تشيع مي نويسند بيشتر شبيه
يک دستور العمل پورنوگرافي هست
اصلا فقه ساختار خاصي داره...بخصوص در تشيع
در تشيع متاسفانه ما يک سيستم بد داريم
در فقه تشيع...فقيه سعي اين رو داره که قرائت حداکثري از دين
بکنه.يعني همه چيز رو از دين بگيره
از دستور العمل حکومت،سکس،معامله،اقتصاد،روابط اجتماعي و...
چون از نظر اون...تمام احاديث اولا غير جعلي هست
و دوما اشتباهي در اون نيست.و سوما اين احاديث و آيات و
روايات و سيره ها را هميشه در هر شرايطي ميشه اجرا کرد
اين اشکال شما قبول ....ولي اين که درک وحياني چي هست
و چرا يکي مثل محمد،زرتشت،سقراط+که به نظر من پيامبره+
مسيح،موسي و بودا آدم هايي رو دور خودشون جمع مي کنند
ناشي از جذبه اي داره که مردم زمانه اون ها رو مي فهمند
------------
قصد ندارم چيز هايي که شما "چرنديات سروش و مجتهد
شبستري و ....مي دونيد رو بلغور کنم که حرفهاي من چيز ديگري هست"

شايد افرادي رو که سعي مي کنند واقع بينانه به مسائل
دين و سنت و ... نگاه کنند رو ماست مالي کننده هايي
بدوني که به افيون دين معتاد شدند و مي خواهند بالاخره
يکجوري وزنه ي دين رو روي مردم بندازند
شما اگر به دين نيازي نداريد و چيزي ازش نمي فهميد
مي توانيد به دنبالش نرويد
حتي يک آيه در قرآن وجود نداره که به مرتد
حکم دنيوي قائل بشه
اگر شما فکر مي کنيد که ادعاهاي تاريخي ما چرند هست
و بزرگان ما مشتي خون ريز بودند که تمدن ها رو نابود
مي کردند هم مشکلي نداره