بسيجي كلا معنيش عوض شده

در حال حاضر بسيجي يعني انگل، يعني كسيكه از شدت بيكاري ميافته به جون مردم مملكت خودش.

بسيجي از اربابش ژول ميگيره تا سلطنت ظالمانش رو تضمين كنه به هر وسيله ممكن ... در تمام كشورها و حكومت هاي ظالمانه و ديكتاتوري بسيجي با اسامي مختلف وجود داره يك روز اسمش شعبون بي مخه يك روز ارتش سرخ اما اين موجود وقتي وحشيتر ميشه كه پاي اعتقاداتش هم وسط باشه، يعني حكومت با انواع مختلف شستشوي مغزيش داده باشه و بهش تلقين كرده باشه كه روبروي دشمن قرار داره و در اينصورت به طور وحشيانه هموطنان خودش رو ميكشه ، اما عاقبت بسيجي از همه جالبتره، وقتي كه اربابش فرار ميكنن و حكومت به دست مردم ميافته تازه متوجه ميشه كه عجب غلطي كرده و سرش چه كلاهي رفته ( البته اونهاييشون كه كمي باهوشترن اين رو ميفهمن و اكثرشون باز هم ادامه ميدن و به طرق مختلف باز دست به حماقتهايي مثل بمب گذاري و غيره مي زنند) ولي بعد از مدتي براي هميشه از صحنه روزگار محو ميشن و چيزي جز نفرت عمومي و سمبل حماقت بودن در تاريخ نصيبشون نميشه)

آقاي نويسنده اين وبلاگ از خواب خوش بيدار شو يه كمي فكرت رو به كار بنداز، ببين كسي كه بخواد انقلاب مخملي كنه در انتخابات شركت ميكنه؟ اگر اكثر مردم بخوان يك حكومت جاهل و ظالم رو سرنگون كنن و به دموكراسي و عدالت دست پيدا كنن و بدون خشونت هم عمل ميكنن كجاي كارشون بده؟ اينكه ما ميخوايم اشتباه پدرانمون رو جبران كنيم و مملكتمون رو از اين فلاكت نجات بديم بده؟

چه كسي بايد خجالت بكشه؟ كسي كه ميخواد به شيوه مسالمت آميز حكومت رو اصلاح و حتي عوض كنه يا كسي كه با باتون و اسلحه و چماق به جون زن و مرد و پير و جوون مملكت خودش ميافته تا منافع يك عده ديكتاتور بي سواد ظالم رو حفظ كنه؟

آيا هزاران فيلمي كه مردم با هر ابزار ممكن از برخوردها گرفتن و در يوتوب موجود همه ساختگين؟ فقط اخبار دروغ صدا و سيماي اين حكومت درسته از نظر شما؟

بله، دروغگو خائنه، خائن ترسوست و ترسو از جريان اطلاعات به هر وسيله اي جلوگيري ميكنه، اس ام اس رو قطع ميكنه، اينترنت رو فيلتر ميكنه و جانوران مزدورش رو به جان مردم كشورش ميندازه

اين رو يادت باشه كه هركسي چيزي رو كه به عموم مردم ربط داره سانسور ميكنه يه جاي كارش اشكال داره و داره سرت رو كلاه ميذاره

ديكتاتورها عموما آدمهاي بدي نيستن شايد حتي فكرهاي بزرگ و اهداف خوبي داشته باشن، احمدي ناد احتمالا خيلي دوست داره بيكاري و فقر رو ريشه كن كنه اما از اونجايي كه ديكتاتورها احمق هستن تمام انرزي خودشون و منابعي كه در اختيار دارن رو هدر ميدن و آخرش هم به نتايج ديگه اي ميرسن به نابودي كشور

اطمينان داشته باش كه ادامه حكومت احمقي مثل احمدي نزاد و خامنه اي جز به نابودي كشور و فلاكت بيشتر مردم نتيجه اي نخواهد داشت

پس اطمينان داشته باشيد كه ما اين حكومت حمق و جهل و ظلم رو سرنگون مي كنيم و عوامل ظلم به مردم رو به دست عدالت ميسپاريم و اين اتفاق خيلي خيلي زودتر از اون چيزي كه فكر ميكنيد ميافته

حتي اگر جرئت درج اين مطلب رو در سايت نداشتي خودت حداقل به دقت بخونش.

راستي آنتي بسيجي جان دوس دارم نظرت رو راجع به اين مطلب بدونم كه اين بسيجي ها دارن اين مامور ضد شورش رو ميكشند حتما بهم بگو.... http://hagigatnews.parsiblog.com/

مراحل مختلف گرفتن اون بدبخت از اول تا آخر هست نظرت برام مهمه ....همينطور نظر شما نگار خانم و مژده خانم

ادامه ي اون حرفا

.....

در مورد يه كامنت كه يكي ميگفت تو كلاس ما كلا از 45 نفر يكي دو نفر طرفدار احمدي بودن....

خب به نظر من همين مشكله بزرگيه واسه ما كه فقط اطراف خودمونو ببينيم...مثال ميگم ما يه خونه تو آبرسان تو تبريز داريم دوستاني كه ميشناسن ميدونن كه يكي از جاهاي ثروتمند نشين تبريز هست جو اونجا 60 در صد موسوي و 40 در صد بقيه بودند ....يه آپارتمان هم تو فردوس تو ال گلي داريم كه الان هم اونجا ميشينيم اونجا هم از اعياني نشينان تبريزه.... ولي خب با جرات ميتونم بگم تماما طرفدار احمدي بودند...خاله ام اينا تو وليعصر ميشينن كه باز محله اي ثروتمند نشين هستش اونجا هم كلا ميشه گفت موسوي بودن و تك و توك احمدي هم پيدا ميشد ولي خب بروز نميدادن چون قاعدتا توهين به بقيه نباشه اون خانواده ها افرادي نبودند

كه بيان تو خيابونو.....اما يه فاميل داريم تو مارالان تبريز كه اونم تقريبا عادي نشينه اونجا هم 70 احمدي بود و....ولي در كل تبريز رو بايد گفت كه بايد اون روز رو به ياد بياريم كه وقتي اعلام پيروزي دكتر شد همه حتي اون خونواده هايي كه واسه اين كارا بيرون نميومدن هم اومدن و جشن گرفتن و تمام خيابونا پر بود.....

يه چيز ديگه در مورد بي بي سي و اينا بگم....ماجراي تبريز يادتونه كه يكي از روزنامه ها به تركا توهين كرده بود و مردم چند روزي تظاهرات كردن؟؟؟؟؟شبكه هاي ماهواره اي هيچوقت گزارش دروغشون يادم نميره كه ميگفتن مردم تبريز براي براندازي نظام و مخالفت با نظام از خونه هاشون بيرون ريختن و... در حالي كه بحث اصلا بحث نظام نبود كه يه چيز ديگه يه اتفاق ديگه بود و اونا فقط ميخواستن با مخابره دروغ اخبار و تصاوير كاري كنن كه مردمي كه در ديگر استانها بودند و احتمالا مخالف نظام بودند هم به بيرون بكشونن... كاري با اينا ندارم فقط ميگم به صدا سيماي خودمون اگه اعتقادي ندارين حد اقل اون شبكه ها رو هم واسه خودتون منبع موثق قرار ندين هر باشه اونا از دشمن دارن آب ميخورن .

خواهشي كه از شما دوستاي عزيزم دارم اينكه به مقامات كشورمون توهين نكنيم بعدا مواردي رو هم در مورد نماز جمعه رهبر ميگم تا چند دقيقه بعد ديس كانكت ميشم اگه نتونستم جواب بدم پيشاپيش عذر ميخوام ولي بعدا حتما جواب ميدم.

تا بعد يا علي

سلام خدمت دوستان عزيز

ديروز كه به اينجا سري زدم چون وقت تنگ بود نتونستم تمام كامنت ها رو بخونم بنابراين سيوشون كردم و امروز تو خونه خوندم....

(آنتي بسيجي )وقتي كامنت هات رو ميخوندم از ت نا اميد شدم حس ميكنم قبلا ها با منطق تر رفتار ميكردي ولي الن كارتون شده مسخره كردن همديگه و سوتي گرفتن از همديگه ....

من همينجا ازتون از هر دوتاتون هم تو هم مهديار كه هر دوتون برام قابل احترامين خواهش ميكنم ديگه اين كار ها رو بذارين كنار واقعا حيف اين وقتي كه ميذارين واسه سوتي دادن و گرفتن....با هم ديگه تبادل نظر كنين ولي توهين به اعتقادات هم نكنين....من فقط ميخوام اون موارد بالا رو بهتون ياد آوري كنم وگرنه مطمئنم كه هر دوتون بهتر از من و بيشتر از من آگاه هستين...اميدوارم روي من و زمين نندازين و روستانه باهم ديگه برخورد كنين....

آنتي بسيجي عزيز من .يادمون باشه كه اون آقايي كه بهش ميگيم دكتر احمدي نژاد. الان رئيس جمهور يه مملكته و درس نيس پشتش اين حرفا رو بهش بزنيم... حالا اين چند لحظه كاري ندارم كه به قول شما با تقلب يا با پشتيباني رهبر اومده سر كار يا با هرچي... ولي عاجزانه خواهش ميكنم لحظه اي به اين فكر كنيم كه اگه واقعا ميليون راي آورده باشه ما فردا در مقابل خدا چي داريم بهش بگيم....لابد الان ميگين اون در مقابل كشتن جوونامون چي داره بگه؟؟؟...

خوب اين تصور رو بكنيم كه دو نوع ذهنيت وجود داره يكي اينكه وحشي هستيم يكي اينكه واقعا به حق اين برخورد ها رو ميكنن با معترضين(ديدگاه اول مال اوناييه كه مخالف نظامن يا مخالف رهبري و كلا يه مشكلي با ماها دارن و ديدگاه دوم مال ماهاست)اگه ديدگاه اول درس باشه كه خب شما ها تا حالا هرچي خواستين به ماها گفتين ولي اگه ديدگاه دوم درست باشه چي؟؟؟البته همه چي ان شاء الله معلوم خواهد شد.....(البته اگه قبول كنيم و كم كردن وزن و بهونه نكنيم).....

در مورد خبر گذاري ها ي خارجي اينو بگم كه يادتونه فيلم اخراجي ها توش يه خبر نگارخانم بود؟؟؟ اول اينو بگم كه اون داستان بجز طنز هاي برادران اخراج شده كاملا واقعيه ميتونيد از بزرگتر ها بپرسيد

دوم اينكه يادتونه كه ايراني ها واسه چي رفتن با اون پرواز به عراق؟ولي خبر نگاره چي گفت؟ گفت واسه فرار از سياستهاي ايران رفتن و پناهنده شدن!!!! آيا واقعا اينجوري بود؟؟؟؟/الان شرايط دقيقا اين طوريه....يه خبر ديگه از اون رسانه ها رو بدم...ماجراي فوت آقاي خامنه اي كه مطرح كرده بودند يادتونه؟؟؟ماجرايي كه واسه درست تر جلوه دادن دروغ به اون بزرگي دروغ بزرگتري گفتن و اون عينا اين بود((مقامات عالي رتبه ي جمهوري اسلامي اغلام فوت آيت الله خامنه اي رابه روز عاشورا(يعني حدود 10-12روز بعد ) موكول كرده اند تا نشان دهند كه آيت الله خامنه اي فرد متديني بوده كه در اين روز مبارك فوت كرده اند))..............

و بازهم براي اثبات اين دروغشون با چندين نفر با عناوين مختلف مسئوليتي مصاحبه ميكردند و اصلا شده بود موضوع كارشناسي برنامه هاشون....ولي بعد از اينكه رهبرمون صحبت كردند آيا همين خبر گذاري ها ادامه ي داستان را پي گيري كردند؟اصلا طوري رفتار كردند كه انگا ركه اين آنها نبودند كه چنين خبري را چنان مطمئنانه داده بودند اصلا كلا يه هواي ديگه برداشتند....

دوستان عزيزم من فقط اينو ميگم فقط يه لحظه به اين فك كنيم كه شايد راهمون و به قول مهديار جان شايد منبعمون اشتباهه......الان مطمئنا ميگين شايد راه من هم اشتباه باشه بله منهم خيلي وقتا در مورد راهي كه توش قدم گذاشتم فكر ميكنم....همون طوريكه قبل انتخابات راهمو عوض كردم ....انتخابم جناب موسوي بودند ولي ....

فك نميكنم هيچكدوم از دوستاني كه اينجا كامنت ميذارن به اين راضي باشن كه وقتي خودشون يا خواهرشون با چادر راه ميرن چند نفر بيان چادرشو بكشن پايين و بهش بگن كه: آخر هفته .احمدي رفته....

خيلي از دوستان ميگن نه بابا وقتي ميومد نميذاشت اينطوري بشه ولي من ميگم البته نظر شخصيمه:اون مردم البته نه همه واسه همين كارا از ايشون حمايت ميكردن اگه هم كه بعد از انتخاب شدن.ايشون ميومد برخورد كنه همينا ازش ناراضي مي شدن و.....اين حرفم با اون دسته از دوستانيست كه طرفدار مير حسين اند ولي موافق نظامند... به نظر شما اون آدم ضد انقلاب و مخالف نظام چه دليلي برا حمايتش از ايشون داره در حالي كه مير حسين هم از همين نظام بود؟؟؟؟

اول از همه يه معذرت بدهکارم چون بنا به تذکري متوجه شدم لحنم تو کامنت قبلي تمسخر اميز بود شرمنده راستش نميخواستم کامنتام اينجوري شرو بشه از شما هم گلايه دارم از اينکه گفتين اگه بهتون فحش بدم اشکال نداره هر چند اين گله رو نبايد داش چون شما با من آشنا نيستيد ولي شما بايد اين رو درک کنيد که خيلي از کسايي که به خيلي چيزاي حکومت شک دارن آدماي وقيح وبي ادبي نيستن من حتي معتقدم خيلي از کسايي هم که فحش ميدن از فشار فکري و روحيه همين شکه، شکي که بهشون ميگه حکومتي که داره خودشون وکشورشون رو ميگردونه ظالمه .از نوشته هات فهميدم که قبول نداري عده زيادي از مردم دارن با اين شک زندگي ميکنن تو ميگي مردم طرف شمان.حرفت براي بخشي از مردم صحيحه هر چند اين بخش بزرگ باشه ولي بخشاي بزرگ ديگه اي هم وجود داره .من از وقتي که يه کم بزرگتر شدم ديدم دارم بين مردمي زندگي ميکنم که حکمرانانشون رو قبول نداشتن خونه فاميل تو تاکسي دبيرستان دوستا معلما حالا هم که تو دانشگا ...هميشه تلويزيون که نيگا ميکردم با خودم ميگفتم چرا مردم تو تلويزيون با مردمي که من ميبينم فرق داره

کفتي شايد ترسيدم حذفم کني واسه همين صريح حرف نزدم من اصلا فکرم نرسيده بود که اينکار رو ميتوني بکني اونم به خاطر اينه که من تازه با وبلاگ و کامنت و اين چيزا سرو کار پيدا کردم درست بعد انتخابات وشلوغي که من واقعا به سياست و کشف سوالايي که سالاي سال جز الويت هاي زندگيم نبود علاقه مند شدم و دنبال حقيقت ماجرام و سعي ميکنم دل به طرف خاصي نبندم و هر حرفي به خاطر اينکه به دلم خوش مياد رو نپذيرم و بر عکس

من سه ساله دانشجوي دانشگا تهرانم و 24 خرداد، شب، ساعت سه هم که به کوي ما يعني فاطميه حمله شد يعني به معترضاي جلوي در ورودي ،من هم تو کوي بودم البته متاسفانه ساعت دو شب بعد از تماشاي اعتراضات رفتيم خوابيديم ومن صحنه ها رو نديدم ولي اين رو ميدونم که نگهباناي مرد دم در رو چند برابر کرده بودن ( شب قبلش هم همين نگهبانا نذاشته بودن نيروها بيان داخل) و از اون طرف هم نيرو هاي نظامي برا ترس بچه ها مانور ميدانن ولي با اين اوصاف چي شد؟يه سري آدم نميدونم چي اومدن تو بدون زحمتي يا شکستن دري برام جاي سواله اون نگهبانا و نظامياي بيرون چي کار ميکردن که يه سري اومدن تو بچه ها که ميگفتن انصار بودن ولي بعد توسط دولت گفته شد اونا جزء براندازا بودن و براي خراب کردن وجهه نظام اومده بودن ولي اين حرف با حداقل شواهدي که ديدم گفتم با عقل جور در نمياد فرداشم به ما گفتن امتحانات لغو وسايلتون رو جمع کنيد فرار کنيد وسيله هام رو جم کردم ولي چون اون روز تو آزادي تجمع بود نميتوستم برم ترمينال واسه همين مجبور بودم شب برم خونه فاميلمون موقع رفتن از انقلاب و در دانشگا و مسير راهپيمايي تا پيچ شمرون رو رد کردم ا ز قرار تجمع باخبر بودم ولي اصلا تصور نميکردم اون جمعيت رو ببينم اون بخش ذهنم که هميشه در مورد مردم گيج بود و نميفهميد که بالاخره اينا تو فکر و دلشون چي هست و چي نيست بيدارشد سوالايي که خيلي وقت بود دنبال جواب واسشون نبودم چيزي که من رو سرخورده کرد سانسور شديد خبري ايران همون شب بود و اين اون شک من به حکومت رو زنده کرد ،27 ام هم بليط گرفتم و اومدم خونه کاري که آرزو ميکردم کاش نکرده بودم کاش ميموندم و جواب حداقل بعضي سوالامو خودم با چشماي خودم ميگرفتم کاري که الان مشتاقم دنبال کنم و وقتي واسه ترم جديد اومدم تهران بيفتم دنبالش چون اينجا دستم فقط به يه روزنامه بند و يه اينترنت فيلتر شده.خيلي چيزا رو هم تو توضيحاتم نگفتم چون نه وقتش هس نه حوصله اين رو ولي بکم من نه کشته مرده سبزو موج و اين حرفام نه شيفته حاکمان. يه چيز ديگه هم اين که تو توي جوابت اين اصطلاح رو آوردي: همفکراي من ولي اين رو بدون مخالفاي فکر شما يا کسايي که به درستيه فکر شما شک دارن همفکر هم نيستند آرا زياده خيلي زياده برادر. اگه خيلي پرگويي کردم ببخشيد

سلام اين دفعه ديگه خداييش بايد از ما باشه.....سلام........يادتون مياد گفتيد که قصد عوض کردن منو نداريد؟...چون اصلا منو نميشناسيد؟؟ميخوايد بدونيد چرا اونجور جوابتون رو دادم.....چون ميديدم مدتهاس که داريد براي آقا مهديار نظر ميذاريد که يه جورايي ضايعش کنيد يا عوض کنيد عقيدشون رو....من نميگم اين رو....خودتون طي يه کامنتي براشون نوشته بودين"انقدر حرفات تكراري شده كه جمله اولتو كه مي خونم تا آخرش مشخصه . اينم جواب . جواب ديگه اي برات ندارم . اگه مي خواستي آدم بشي تو اين يك ماهي كه من وقتم رو گذاشتم بلكه آدم شي ميشدي"....برا همين نوشتم اگه ميخوايد نظرمن رو عوض کنيد بدونيد کار طاقت فرسايي رو شروع کرديد چون من عقيدم رو تحت تاثير پدر و مادرم يا يک شبه به دست نياوردم ...اونوقت شما مينويسيد که چي کار به عقايد من داريد و نميخوايد اين کار رو بکنيد...در حالي که خودتون ميدونيد که هدفتون از کامنت گذاشتناتون چيه...در پناه حق

ما وقتي سال 57 انقلاب ميکرديم 100 نفر نيروي
شاه بود مثلا هزار نفر نيروي انقلابي .... الان مثلا صبح تو بهارستان .... بيش از 20 هزار نيرو بود .... حدود شايد 100 نفر معترض ....

برادر عزيزم چرا سوتي ميدي من تهران نبودم ولي حالا كه خودت داري ميگي 20 هزار نيرو بوده تو بهارستان نميدونم ديگه چي بگم ميدوني يعني چي 20 هزارتا از 100 تايي كه شما ميگي ترسيده بودن؟يا به قول تو از اون دختراي عقب مونده كه واسه كسب نيرو مخ ميزدن؟؟؟ جون من نگو مسئله امنيته شوخي بردار نيس و اين حرفا نه عزيز من اگه خيلي به خودتون وهمراهيه مردم با خودتون همون طوري كه صراحتا ميگي ايمان داشتيد اين همه ولخرجي تو نيروتون نميكرديد واسه يه تحليف تو بهارستان، بابا اون موقع شاه كه كه ميخواستن ساقطش كنن تازه كلي هم طبق روايت ها ظالم بوده به قول تو 100 تا نيرو مي آورده ....عزيز دل ... برادر ...هم وطن....اون 20 هزار تا نيروتون رو برداريد و تو تي وي و همه جا هم اعلام كنيد هركي معترض هس بياد بيرون ما ميخوايم حرفاي نگفته دلتون رو بشنويم ميخايم دل همتون رو به دس بياريم اون وقت برو و بشمار اون معترضا رو .

چيزايي كه تعريف ميكني خيلي سيا سفيد شده ديگه به گفته شما به اين نتيجه ميرسم كه يه دشمن خارجي وجود داره كه انگار يه برنامه براش دانلود كردن نظام ايران رو از هم بپاشه هيچ كاره ديگه اي هم نداره و اونقدم عقب مونده ذهنيه كه بعد از رسوائيشون( به قول شما) دلش رو خوش كنه به 4 تا دختر و پيرزن كه برن برن مخ 4 تا رو آيا بزنن يا نزنن از اون طرف هم نيروهاي عزيز نظامي و بسيجي مثل ماه و گل و گلابن فقط شرمنده به خاطر اينكه انسان جايز الخطاس ممكنه از دستشون در بره يه كم از دست اون عقب مونده ها يه كم فقط يه كم از كوره در برن ..الهي من بميرم براشون

برادر كاش قدري... نميدونم خودت بگو

به آنتي بسيجي

سلام بسيجي عزيز از اينكه بازهم خدا شرايطي رو قرار داد تا بازهم با هم تبادل نظر كنيم خذا رو. شكر ميكنم....

ولي مطمئن باشيد مثل من(البته من كه كسي نيستم) معدود نيستند بلكه اونابي معدودند كه اسم بسيج رو زير سوال ميبرند....شما از همين الان ميتونيد يه بسيجي حسابي بشيد تا همه با هم پوز دشمنان بسيجيان اصيل رو به خاك بماليم...ولي من تا اونجايي كه از كارم (كه ميدونبد كجا هستم) با خبرم خيلي از اون اسم خراب كن ها ذستگير شدن

به هر حا فعلا تا بعد موفق باشيد

سلام خدمت دوستان گلم(مهديار جان .آنتي بسيجي عزيز .حنانه خانم.مژده خانم ونگار خانم)من از عملياتمون با موفقيت برگشتم و اين شد اولين فرماندهي من.....

متاسفانه در اين عمليات هم شهيد داديم اما با موفقيت برگشتيم...من به اين خاطر دير به اينجا اومدم كه در اين عمليات دوتا چشمم آسيب ديد و به اين شكل افتاذم

اما مهم اينه كه تونستيم تو اين عمليات كه بنده از بهمن سال گذشته به عنوان عامل نفوذي سربازان گمنام امام زمان ذر اين باند بزرگ مواد مخذر بودم و گزارشها رو ميرسونديم تا بلاخره با يه محموله 13 تني وارد كشور ما شدند كه موفق شذيم 10تن هرويين و 3 تن ش شيشه كرك ترياك و برنجي و .... كشف كنيم....خودتون بهتر درك ميكنين كه چند تا جوون ميتونستند نابود بشن ولي خدا نجاتشون داد....

ولي خب خذا رو شكر چشم راستم رو امروز بازش كرديم....

از دعا هاي خير شما دوستان به خصوص نگار خانم و آنتي بسيجي عزيز هم ممنونم امروز كه داشتم ميخوندم خوشحال بودم .

راستي نگار خانم من به نظر شما احترام گذاشتم و اون عكسها رو تغيير دادم ميتونيد سر بزنيد و ببينيد.

من بازم ميام ذعا كنين اين يكي چشمم هم خوب بشه بازهم بيام

تا بعد

يا علي

چرا لو دادين ... بابا ما اينجا آبرو داريم ... اون زمين 5 هکتاري رو ازتون ميگيرم حالا تا ديگه اينطوري نکنيد .... .. حالا اگه قول بدين جلوي اين آنتي بسيجي که من کم آوردم ، کم نيارين يه تيکه زمين دارم ... منتهي فرانسه افتاده توش ... فک کنم به دردتو بخوره .... يکي ديگه هم داريم زمين .. کوچولوئه .... ولي يک کم آب اومده روش ... يه حوض کوچولو ام داره ... حالا هر کدومو خواستين بگين بهتون بدم ...فک کردم نيخواين بهش بگين پسرين يا دختر ... وگرنه کلي سوژه خنده بود اون يه تيکه که تيريپ گندگي گفت پسرم .... واي چقدر خنديديم

ميگم بعضيا چه استعدادي تو دلقک بازي دارن . اين بسيج سيرک نداره . خودتو داري حروم ميکني پاي وب .

سلام !‏

حال شما ؟

اول از همه بگم ، من و به زور آوردن اينجا ،‏خداييش داشتم تست هامو ميزدم ،بهم گفتن اگه نياي اينجا و اينايي كه ما ميگيم و نگي ، اسمت و از اسامي داوطلبا خط ميزنيم و از اين جور حرفا ! تهديدم كردن ...

بعدم كه ديدن من راضي نميشم با پيشنهاد سيب زميني شروع كردن تا رسيد به دادن زمين و اين حرفا كه من راضي شدم و گفتم كنكور چيه ! برم زمين و بچسبم ...

يه چند نفر ديگه هم تو راهن ، نيروي تازه نفس !‏هر چند من ديگه برام نفسي نمونده ،‏ مگه اينا ميذارن ؟ ملت و ديوونه كردن با اين كاراشون !‏

بگذريم !
شمايي كه اومدين تو وب ما ، گفتين اگه تحمل نداري وبلاگ نزن پسرم ! خداييش نميخواستيم بزنيم ،‏اما بهمون گفتن اگه وب بزنيد ساخته ميشيد ! خدايي ما پسر نيستيم ، ديگه تحمل نداريم ... ميبينيد چقد ما كم طاقتيم ؟

شما با همين دقتي كه وب ما رو برانداز كردي و فهميدين كه ما پسريم ، به مسائل روز مملكتتون نگاه ميكنيد !‏ يخورده بيشتر دقت كنيد !

زميني كه بهم دادن تا همين جا جواب ميده ،‏من ديگه برم !

فعلا ! خدافظ
در پناهش ...