موقع بحث كردن با دوستان مسلمان گاهي اوقات بموانعي برخورد ميكنم كه براي بنده قابل توجيح نيست. يعني دوستان ايراد ها و تهمت ها ي مختلف را جمع اوري كرده و از بنده در باره ان توضيح ميخواهند. باوجود اينكه سايت خودشان را براي اشنائي دوستان مسلمان با ديانت بهائي درست كرده اند انتظار دارند كه منحصرا در باره اين تهمت ها صحبت شود. براي بنده رد اين اتهامات كه بهائيان از ان بيخبرند اسان نيست. دوستان فكر ميكنند كه چون اين موضوعات مثلا توسط ولايت فقيه بيان شده است بايد درست باشند. همانطور كه قبلا عرض شد حضرت رسول اكرم ميفرمايند كه هيچ چيز را باور نكن مگر انكه با چشم خودت ببيني و با گوش خودت بشنوي. اما دوستان ميفرمايند چون ولايت فقيه گفته من بايد انر قبول كنم. خوب حالا بنده چيكار كنم. فرمودهاي حضرت رسول اكرم را قبول كنم يا تهمت هاي ولايت فقيه را؟ چون از يك طرف در تمام رسانه ها در باره اين تهمت ها صحبت ميشود و از طرف ديگر به بهائيان امكان دفاع از خود را نميدهند اين توهم پيش ميايد كه بها ئيان مطلبي براي جواب دادن ندارند. بنا براين هر چيزي كه ولايت فقيه ميگويد درست است. وقتي كه در ايران بهائيان اين تهمت ها را رد ميكنند عده اي اين رد كردن تهمت ها را مخالف ديانت اسلام دانسته و باين ترتيب بهائيان زنداني شده و يا جريمه شده اند. يعني الان در ايران طوري شده كه وقتي كه بيك بهائي تهمت بزنند ان فرد بهائي بايد "بله اين صحيح است " بگويد كه اين هم اعتراف است كه جرم بحساب ميايد. از اين ولايت فقيه ها در همه فرقه هاي ديانت اسلام وجود دارد. در طول تاريخ اين ولايت فقيه ها بار ها بر عليه همديگر اعلان جهاد داده كه نتيجه انرا همه ما ميدانيم كه چطور اين ولايت فقيه ها امت خود را بجان هم انداخته كه باعث خونريزي و بدبختي اين همه مسلمانان بيگناه شده اند كه هنوز هم ادامه دارد و ملت مسلمان ايران و عراق مثال خوبي هستند. مگر دين اسلام براي وحدت مسلمين نيامده است؟ مگر ديانت اسلام براي صلح و صفا و دوستي نيامده است؟ چطور شد كه اين همه مسلما ن بدست مسلمان كشته شده اند. همين جنگ ايران و عراق و جنگ هاي بين شيعه و سني مثال خوبي هستند. علت اين همه خون ريزي بخاطر اين است كه اين ولايت فقيه ها قوانين مهم و اصلي حضرت رسول اكرم را،" مثلا با چشم خود ببين و با گوش خود بشنو و بعد قضاوت كن" را از بين بر داشته و بي اعتبارش كردند. انها ميگويند شما بايد انچه را كه ولايت فقيه ميگويد گوش كنيد. اينست كه انها ان اختيار را كه حضرت رسول اكرم بفرد فرد امت خود داده اند(يعني "با چشم خود ببين و با گوش خود بشنو و بعد قضاوت كن" ) از انها صلب كرده و بجاي امت تصميم ميگيرند. حالا كه اين قدرت را دارند انرا باسم اسلام براي اهداف خود استفاده ميكند كه نتيجه انرا هم ما ميبينيم. ديانت بهائي ميگويد كه دين بايد دل ها را بهم نزديك كند. در دلها محبت ايجاد كند. يگانگي بوجود اورد. باعث صلح و صفا و ارامش روح و روان شود. ديني كه باعث ايجاد نفرت در دلها شده و باعث جنگ و جدال و خون ريزي و ويراني شود دين نيست و بي ديني از ان بهتر است. از اينجا نتيجه ميگيريم كه اين همه جنگ جدال بين مسلمانان نتيجه بكار بردن قوانين حضرت رسول اكرم نيست بلكه نتيجه نسخ كردن انها بوسيله اين ولايت فقيه هاست. اينها گل اسلام را بر سر دارند و قوانين خود شان را جايگزين قوانين اسلام كرده و باسم اسلام انها را بخورد مردم ميدهند. ما مي بينيم كه فرموده مرد بزرگ اسلام حضرت امرالمومنين چقدر بجاست كه در نحج البلاقه در حديث 369 ميفرمايند: ...روزگاري بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشاني و از اسلام جز نامي باقي نخواهد ماند...
حالا ميبينم كه همينطور هم هست. دوستان عزيز در كامنت بعد در باره ديانت بهائي با هم صحبت ميكنيم.
موفق باشيد.