وطن در چشم سبزي، نان و خرماست
که نرخش قيمت آسايش ماست
***
وطن در چشم سبزي، خوار و کوچک
که تعويضش کند با يک عروسک
***
وطن يعني دبي يعني امارات
بساط و پيپ و قليان و کراوات
***
وطن گفتي و دردم تازه کردي
ميان خواب خود خميازه کردي
***
وطن در خون من در جان من بود
تو را ليکن هواي قتل من بود
***
وطن را ساده بنمودي تو معني
چنين اندر کلامت هست معني
***
وطن تنها همين يک شهرتان نيست
طفيلي از بر تهرانتان نيست
***
وطن تبريز و شوش و زاهدان است
عيار و ارزشش بر ما عيان است
***
وطن شيراز و يزد و اصفهان است
نگين سرخ و جاويد جهان است
***
وطن در نزد ما با دين عجين شد
سرافراز و عزيز و بهترين شد
***
وطن يعني عرب ها ترکمن ها
طلوع لاله در دشت و دمن ها
***
وطن سرخ و سپيد و سبز و زيبا
لر و کرد و بلوچ و آذري ها
***
وطن يعني تمام ملت ما
شکوه و قدرتش از همت ما
***
وطن يعني ابوسينا و سعدي
ولايت نايب بر حق مهدي(عج)